Sooreh البقرة
Bismi Allāhi Ar-Raĥmani Ar-Raĥīmi 'Alif-Lām-Mīm
1به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ الم
Dhālika Al-Kitābu Lā Rayba Fīhi Hudan Lilmuttaqīna
2در [وحى بودن و حقانيت] اين كتاب [با عظمت] هيچ شكى نيست؛ سراسرش براى پرهيزكاران هدايت است.
Al-Ladhīna Yu'uminūna Bil-Ghaybi Wa Yuqīmūna Aş-Şalāata Wa Mimmā Razaqnāhum Yunfiqūna
3آنان كه به غيب ايمان دارند و نماز را بر پا مىدارند و از آنچه به آنان روزى دادهايم، انفاق مىكنند.
Wa Al-Ladhīna Yu'uminūna Bimā 'Unzila 'Ilayka Wa Mā 'Unzila Min Qablika Wa Bil-'Ākhirati Hum Yūqinūna
4و آنان كه به آنچه به سوى تو و به آنچه پيش از تو نازل شده، مؤمن هستند و به روز قيامت يقين دارند.
'Ūlā'ika `Alá Hudan Min Rabbihim Wa 'Ūlā'ika Humu Al-Mufliĥūna
5آنانند كه از سوى پروردگارشان بر [راه] هدايتاند و آنانند كه رستگارند.
'Inna Al-Ladhīna Kafarū Sawā'un `Alayhim 'A 'Andhartahum 'Am Lam Tundhirhum Lā Yu'uminūna
6بىترديد كسانى كه [به خدا و آياتش] كافر شدند براى آنان يكسان است چه [از عذاب] بيمشان دهى يا بيمشان ندهى، ايمان نمىآورند.
Khatama Allāhu `Alá Qulūbihim Wa `Alá Sam`ihim Wa `Alá 'Abşārihim Ghishāwatun Wa Lahum `Adhābun `Ažīmun
7خدا [به كيفر كفرشان] بر دلها و گوشهايشان مهر [تيرهبختى] نهاده، و بر چشمهايشان پردهاى [از تاريكى است كه فروغ هدايت را نمىبينند]، و براى آنان عذابى بزرگ است.
Wa Mina An-Nāsi Man Yaqūlu 'Āmannā Billāhi Wa Bil-Yawmi Al-'Ākhiri Wa Mā Hum Bimu'uminīna
8و گروهى از مردم [كه اهل نفاقاند] مىگويند: ما به خدا و روز قيامت ايمان آورديم، در حالى كه آنان مؤمن نيستند.
Yukhādi`ūna Allāha Wa Al-Ladhīna 'Āmanū Wa Mā Yakhda`ūna 'Illā 'Anfusahum Wa Mā Yash`urūna
9[به گمان باطلشان] مىخواهند خدا و اهل ايمان را فريب دهند، در حالى كه جز خودشان را فريب نمىدهند، ولى [اين حقيقت را] درك نمىكنند.
Fī Qulūbihim Marađun Fazādahumu Allāhu Marađāan Wa Lahum `Adhābun 'Alīmun Bimā Kānū Yakdhibūna
10در دل آنان بيمارى [سختى از نفاق] است، پس خدا [به كيفر نفاقشان] بر بيماريشان افزود، و براى آنان در برابر آنچه همواره دروغ مىگفتند، عذابى دردناك است.
Wa 'Idhā Qīla Lahum Lā Tufsidū Fī Al-'Arđi Qālū 'Innamā Naĥnu Muşliĥūna
11چون به آنان گويند: در زمين فساد نكنيد مىگويند: فقط ما اصلاح گريم!
'Alā 'Innahum Humu Al-Mufsidūna Wa Lakin Lā Yash`urūna
12آگاه باشيد! يقينا خود آنان فسادگرند، ولى درك نمىكنند.
Wa 'Idhā Qīla Lahum 'Āminū Kamā 'Āmana An-Nāsu Qālū 'Anu'uminu Kamā 'Āmana As-Sufahā'u 'Alā 'Innahum Humu As-Sufahā'u Wa Lakin Lā Ya`lamūna
13چون به آنان گويند: ايمان آوريد چنان كه ديگر مردم ايمان آوردند مىگويند: آيا ما هم مانند سبك مغزان ايمان آوريم؟! آگاه باشيد! قطعا اينان خود سبك مغزند، ولى [از شدت كوردلى به اين حقيقت] آگاه نيستند.
Wa 'Idhā Laqū Al-Ladhīna 'Āmanū Qālū 'Āmannā Wa 'Idhā Khalawā 'Ilá Shayāţīnihim Qālū 'Innā Ma`akum 'Innamā Naĥnu Mustahzi'ūna
14و هنگامى كه با اهل ايمان ديدار كنند، گويند: ما ايمان آورديم و چون با شيطانهايشان [كه سران شرك و كفرند] خلوت گزينند، گويند: بدون شك ما با شماييم، جز اين نيست كه ما [با تظاهر به ايمان] آنان را مسخره مىكنيم.
Al-Lahu Yastahzi'u Bihim Wa Yamudduhum Fī Ţughyānihim Ya`mahūna
15خدا آنان را [به كيفر اين كار منافقانه در دنيا و آخرت] عذاب خواهد كرد، و آنان را در سركشى وتجاوزشان مهلت مىدهد [تا در گمراهىشان] سرگردان وحيران بمانند.
'Ūlā'ika Al-Ladhīna Ashtaraw Ađ-Đalālata Bil-Hudá Famā Rabiĥat Tijāratuhum Wa Mā Kānū Muhtadīna
16آنان كسانى هستند كه گمراهى را به جاى هدايت خريدند، پس تجارتشان سود نكرد و از راه يافتگان [به سوى حق] نبودند.
Mathaluhum Kamathali Al-Ladhī Astawqada Nārāan Falammā 'Ađā'at Mā Ĥawlahu Dhahaba Allāhu Binūrihim Wa Tarakahum Fī Žulumātin Lā Yubşirūna
17سرگذشت آنان سرگذشت كسانى است كه [در شب بسيار تاريك بيابان] آتشى افروختند [تا در پرتو آن خود را از مهلكه نجات دهند]، چون آتش پيرامونشان را روشن ساخت، خدا [به وسيله توفانى سهمگين] نورشان را از ميان برداشت و آنان را در تاريكىهايى كه مطلقا نمىديدند واگذاشت.
Şummun Bukmun `Umyun Fahum Lā Yarji`ūna
18كر و لال و كورند، به اين سبب آنان [از گمراهى و ضلالت به سوى هدايت و حقيقت] بازنمىگردند.
'Aw Kaşayyibin Mina As-Samā'i Fīhi Žulumātun Wa Ra`dun Wa Barqun Yaj`alūna 'Aşābi`ahum Fī 'Ādhānihim Mina Aş-Şawā`iqi Ĥadhara Al-Mawti Wa Allāhu Muĥīţun Bil-Kāfirīna
19يا [سرگذشت آنان] سرگذشت [دچار شدگان به] رگبارى شديد از آسمان است كه در آن تاريكىها و رعد و برقى است، [آنان] انگشتانشان را از [صداى هولناك] صاعقهها به خاطر بيم مرگ در گوشهايشان مىگذارند [در حالى كه راه گريزى از مرگ براى آنان نيست] و خدا به كافران احاطه [همه جانبه] دارد.
Yakādu Al-Barqu Yakhţafu 'Abşārahum Kullamā 'Ađā'a Lahum Mashawā Fīhi Wa 'Idhā 'Ažlama `Alayhim Qāmū Wa Law Shā'a Allāhu Ladhahaba Bisam`ihim Wa 'Abşārihim 'Inna Allāha `Alá Kulli Shay'in Qadīrun
20نزديك است كه آن برق [بسيار رخشنده، روشنى] چشمهاى آنان را بربايد؛ زمانى كه آنان را روشنى دهد، در آن روشنى راه مىروند و چون محيط را بر آنان تاريك كند، مىايستند و اگر خدا مىخواست [شنوايى] گوش و [بينايى] چشم آنان را نابود مىكرد؛ زيرا خدا بر هر كارى تواناست.
Yā 'Ayyuhā An-Nāsu A`budū Rabbakumu Al-Ladhī Khalaqakum Wa Al-Ladhīna Min Qablikum La`allakum Tattaqūna
21اى مردم! پروردگارتان را كه شما و پيشينيان شما را آفريده است، بپرستيد تا [با پرستيدن او] پروا پيشه شويد.
Al-Ladhī Ja`ala Lakumu Al-'Arđa Firāshāan Wa As-Samā'a Binā'an Wa 'Anzala Mina As-Samā'i Mā'an Fa'akhraja Bihi Mina Ath-Thamarāti Rizqāan Lakum Falā Taj`alū Lillāh 'Andādāan Wa 'Antum Ta`lamūna
22آن پروردگارى كه زمين را براى شما بسترى گسترده و آسمان را سقفى برافراشته قرار داد و از آسمان، آبى [مانند برف و باران] نازل كرد و به وسيله آن از ميوههاى گوناگون، رزق و روزى براى شما بيرون آورد؛ پس براى خدا شريكان و همتايانى قرار ندهيد در حالى كه مىدانيد [براى خدا در آفريدن و روزى دادن، شريك و همتايى وجود ندارد].
Wa 'In Kuntum Fī Raybin Mimmā Nazzalnā `Alá `Abdinā Fa'tū Bisūratin Min Mithlihi Wa 'Ad`ū Shuhadā'akum Min Dūni Allāhi 'In Kuntum Şādiqīna
23و اگر در آنچه ما بر بنده خود [محمد صلى الله عليه و آله] نازل كردهايم، شك داريد [كه وحى الهى است يا ساخته بشر] پس سورهاى مانند آن رابياوريد، و [براى اين كار] غير از خدا، شاهدان و گواهان خود را [از فصحا و بلغاى بزرگ عرب به يارى] فرا خوانيد، اگر [در گفتار خود كه اين قرآن ساخته بشر است نه وحى الهى] راستگوييد.
Fa'in Lam Taf`alū Wa Lan Taf`alū Fattaqū An-Nāra Allatī Waqūduhā An-Nāsu Wa Al-Ĥijāratu 'U`iddat Lilkāfirīna
24و اگر اين كار را انجام نداديد- كه هرگز نمىتوانيد انجام دهيد- بنابراين از [آتشى] كه هيزمش مردم و سنگهايند، بپرهيزيد؛ آتشى كه براى كافران آماده شده است.
Wa Bashshiri Al-Ladhīna 'Āmanū Wa `Amilū Aş-Şāliĥāti 'Anna Lahum Jannātin Tajrī Min Taĥtihā Al-'Anhāru Kullamā Ruziqū Minhā Min Thamaratin Rizqāan Qālū Hādhā Al-Ladhī Ruziqnā Min Qablu Wa 'Utū Bihi Mutashābihāan Wa Lahum Fīhā 'Azwājun Muţahharatun Wa Hum Fīhā Khālidūna
25و كسانى را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته انجام دادهاند، مژده ده كه براى آنان بهشتهايى است كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است؛ هرگاه از آن بهشتها ميوهاى آماده به آنان روزى دهند، گويند: اين همان است كه از پيش روزى ما شده است، و از انواع ميوهها كه [در طعم و گوارايى] شبيه هم است، نزد آنان آورند؛ در آنجا براى ايشان همسرانى پاكيزه است؛ و در آنجا جاودانهاند.
'Inna Allāha Lā Yastaĥyī 'An Yađriba Mathalāan Mā Ba`ūđatan Famā Fawqahā Fa'ammā Al-Ladhīna 'Āmanū Faya`lamūna 'Annahu Al-Ĥaqqu Min Rabbihim Wa 'Ammā Al-Ladhīna Kafarū Fayaqūlūna Mādhā 'Arāda Allāhu Bihadhā Mathalāan Yuđillu Bihi Kathīrāan Wa Yahdī Bihi Kathīrāan Wa Mā Yuđillu Bihi 'Illā Al-Fāsiqīna
26بىترديد خدا [براى فهماندن مطلبى به مردم] از اينكه به پشه و فراتر از آن [در كوچكى] مثل بزند، شرم نمىكند؛ اما كسانى كه ايمان آوردهاند مىدانند كه آن مثل از سوى پروردگارشان درست و حق است و اما كسانى كه كافرند گويند: خدا از اين مثل چه اراده كرده است؟! خدا بسيارى را به آن مثل [به خاطر انكارشان] گمراه مىكند، و بسيارى را به آن مثل [به سبب پذيرفتنشان] هدايت مىنمايد؛ و جز فاسقان را به آن گمراه نمىكند.
Al-Ladhīna Yanquđūna `Ahda Allāhi Min Ba`di Mīthāqihi Wa Yaqţa`ūna Mā 'Amara Allāhu Bihi 'An Yūşala Wa Yufsidūna Fī Al-'Arđi 'Ūlā'ika Humu Al-Khāsirūna
27همان كسانى كه پيمان خدا را پس از استوار كردنش مىشكنند و رشتههايى را كه خدا به پيوند آن امر كرده است [مانند رابطه با انبيا، امامان و ارتباط با خويشان] مىگسلند، و در زمين فساد مىكنند؛ يقينا آنان زيانكارند.
Kayfa Takfurūna Billāhi Wa Kuntum 'Amwātāan Fa'aĥyākum Thumma Yumītukum Thumma Yuĥyīkum Thumma 'Ilayhi Turja`ūna
28چگونه به خدا كفر مىورزيد در حالى كه [پيش از دميده شدن روح به كالبدتان تركيبى از عناصر] مرده بوديد، پس شما را حيات بخشيد، سپس شما را مىميراند، آن گاه دوباره زنده مىكند، سپس به سوى او بازگردانده مىشويد.
Huwa Al-Ladhī Khalaqa Lakum Mā Fī Al-'Arđi Jamī`āan Thumma Astawá 'Ilá As-Samā'i Fasawwāhunna Sab`a Samāwātin Wa Huwa Bikulli Shay'in `Alīmun
29اوست كه همه آنچه را در زمين است براى شما آفريد، سپس آفرينش آسمان را [كه به صورت مادهاى دود مانند بود] اراده كرد و آن را به شكل هفت آسمان [همراه با نظامى استوار] درست و نيكو قرار داد؛ و او [به قوانين و محاسبات] همه چيز داناست.
Wa 'Idh Qāla Rabbuka Lilmalā'ikati 'Innī Jā`ilun Fī Al-'Arđi Khalīfatan Qālū 'Ataj`alu Fīhā Man Yufsidu Fīhā Wa Yasfiku Ad-Dimā'a Wa Naĥnu Nusabbiĥu Biĥamdika Wa Nuqaddisu Laka Qāla 'Innī 'A`lamu Mā Lā Ta`lamūna
30و [ياد كن] هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان فرمود: مسلما من جانشينى در زمين قرار خواهم داد. گفتند: آيا كسى را در آن قرار مىدهى كه فساد مىكند و خون مىريزد؟! در حالى كه ما تو را همراه با سپاس و ستايشت تسبيح مىگوييم و تقديس مىكنيم. [پروردگار] فرمود: من [واقعيات و اسرارى از قرار گرفتن اين جانشين در زمين] مىدانم كه شما نمىدانيد.
Wa `Allama 'Ādama Al-'Asmā'a Kullahā Thumma `Arađahum `Alá Al-Malā'ikati Faqāla 'Anbi'ūnī Bi'asmā'i Hā'uulā' 'In Kuntum Şādiqīna
31و خدا همه نامها [ى موجودات] را به آدم آموخت؛ سپس [هويت و حقايق ذات موجودات را] به فرشتگان ارائه كرد و گفت: مرا از نامهاى ايشان خبر دهيد، اگر [در ادعاى سزاوار بودنتان به جانشينى] راستگوييد.
Qālū Subĥānaka Lā `Ilma Lanā 'Illā Mā `Allamtanā 'Innaka 'Anta Al-`Alīmu Al-Ĥakīmu
32گفتند: تو از هر عيب و نقصى منزهى، ما را دانشى جز آنچه خودت به ما آموختهاى نيست، يقينا تويى كه بسيار دانا و حكيمى.
Qāla Yā 'Ādamu 'Anbi'hum Bi'asmā'ihim Falammā 'Anba'ahum Bi'asmā'ihim Qāla 'Alam 'Aqul Lakum 'Innī 'A`lamu Ghayba As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Wa 'A`lamu Mā Tubdūna Wa Mā Kuntum Taktumūna
33[خدا] فرمود: اى آدم! فرشتگان را از نامهاى آنان خبر ده. پس هنگامى كه نامهايشان را به فرشتگان خبر داد [خدا] فرمود: آيا به شما نگفتم كه من يقينا نهان آسمانها و زمين را مىدانم، و به آنچه شما آشكار مىكنيد و به آنچه پنهان مىداريد، دانايم؟
Wa 'Idh Qulnā Lilmalā'ikati Asjudū Li'dama Fasajadū 'Illā 'Iblīsa 'Abá Wa Astakbara Wa Kāna Mina Al-Kāfirīna
34و [ياد كن] هنگامى كه به فرشتگان گفتيم: به آدم سجده كنيد، [پس] سجده كردند مگر ابليس كه سر پيچيد و تكبر ورزيد و از كافران شد.
Wa Qulnā Yā 'Ādamu Askun 'Anta Wa Zawjuka Al-Jannata Wa Kulā Minhā Raghadāan Ĥaythu Shi'tumā Wa Lā Taqrabā Hadhihi Ash-Shajarata Fatakūnā Mina Až-Žālimīna
35و گفتيم: اى آدم! تو و همسرت در اين بهشت سكونت گيريد و از هر جاى آنكه خواستيد فراوان و گوارا بخوريد، و به اين درخت نزديك نشويد كه [اگر نزديك شويد] از ستمكاران خواهيد شد.
Fa'azallahumā Ash-Shayţānu `Anhā Fa'akhrajahumā Mimmā Kānā Fīhi Wa Qulnā Ahbiţū Ba`đukum Liba`đin `Adūwun Wa Lakum Fī Al-'Arđi Mustaqarrun Wa Matā`un 'Ilá Ĥīnin
36پس شيطان، هر دو را از [طريق] آن درخت لغزانيد و آنان را از آنچه در آن بودند [چه مقام و مرتبه معنوى، و چه منزلت و جايگاه ظاهرى] بيرون كرد. و ما گفتيم: [اى آدم و حوا و اى ابليس!] در حالى كه دشمن يكديگريد [و تا ابد، بين شما آدميان و ابليسيان صلح و صفايى نخواهد بود، از اين جايگاه] فرود آييد و براى شما در زمين، قرارگاهى [براى زندگى] و تا مدتى معين، وسيله بهرهورى اندكى خواهد بود.
Fatalaqqá 'Ādamu Min Rabbihi Kalimātin Fatāba `Alayhi 'Innahu Huwa At-Tawwābu Ar-Raĥīmu
37پس آدم كلماتى را [مانند كلمه استغفار و توسل به اهل بيت عليهم السلام كه مايه توبه و بازگشت بود] از سوى پروردگارش دريافت كرد و [پروردگار] توبهاش را پذيرفت؛ زيرا او بسيار توبهپذير و مهربان است.
Qulnā Ahbiţū Minhā Jamī`āan Fa'immā Ya'tiyannakum Minnī Hudan Faman Tabi`a Hudāya Falā Khawfun `Alayhim Wa Lā Hum Yaĥzanūna
38گفتيم: همگى از آن [مرتبه و مقام] فرود آييد؛ چنانچه از سوى من هدايتى براى شما آمد، پس كسانى كه از هدايتم پيروى كنند نه ترسى بر آنان است و نه اندوهگين شوند.
Wa Al-Ladhīna Kafarū Wa Kadhdhabū Bi'āyātinā 'Ūlā'ika 'Aşĥābu An-Nāri Hum Fīhā Khālidūna
39و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، اهل آتشند و در آن جاودانهاند.
Yā Banī 'Isrā'īla Adhkurū Ni`matiya Allatī 'An`amtu `Alaykum Wa 'Awfū Bi`ahdī 'Ūfi Bi`ahdikum Wa 'Īyāya Fārhabūni
40اى بنىاسرائيل! نعمت هاى مرا كه به شما عطا كردم، ياد كنيد و به پيمانم [كه سفارش به عبادت و ايمان به همه انبيا به ويژه پيامبر اسلام است] وفا كنيد تا من هم به پيمان شما [كه توقع ثواب وپاداش در برابر عبادت وايمان است] وفا كنم، و [نسبت به پيمانشكنى] فقط از من بترسيد.
Wa 'Āminū Bimā 'Anzaltu Muşaddiqāan Limā Ma`akum Wa Lā Takūnū 'Awwala Kāfirin Bihi Wa Lā Tashtarū Bi'āyātī Thamanāan Qalīlāan Wa 'Īyāya Fattaqūni
41وبه آنچه [بر پيامبر اسلام] نازل كردهام كه تصديق كننده تورات وانجيلى است كه با شماست، ايمان آوريد و نخستين كافر به آن نباشيد [كه نسل به نسل پس از شما به پيروى از شما به آن كافر شوند] و آياتم را [در تورات كه اوصاف محمد و قرآن در آن است، با تغيير دادن و تحريف كردن] به بهايى ناچيز نفروشيد، و فقط از من پروا كنيد.
Wa Lā Talbisū Al-Ĥaqqa Bil-Bāţili Wa Taktumū Al-Ĥaqqa Wa 'Antum Ta`lamūna
42و حق را با باطل مخلوط نكنيد [تا تشخيص دادنشان بر مردم جوياى حق دشوار نشود]، وحق را [كه قرآن وپيامبر است] در حالى كه مىدانيد [و مىشناسيد، از مردم] پنهان نكنيد.
Wa 'Aqīmū Aş-Şalāata Wa 'Ātū Az-Zakāata Wa Arka`ū Ma`a Ar-Rāki`īna
43و نماز را بر پا داريد، و زكات بپردازيد، و همراه ركوعكنندگان ركوع كنيد [كه نماز خواندن با جماعت محبوب خداست].
Ata'murūna An-Nāsa Bil-Birri Wa Tansawna 'Anfusakum Wa 'Antum Tatlūna Al-Kitāba 'Afalā Ta`qilūna
44آيا مردم را به نيكى فرمان مىدهيد و خود را [در ارتباط با نيكى] فراموش مىكنيد؟ در حالى كه كتاب [تورات را كه با شدت به نيكى دعوتتان كرده] مىخوانيد. آيا [به وضع زيانبار و خطرناك خود] نمىانديشيد؟
Wa Asta`īnū Biş-Şabri Wa Aş-Şalāati Wa 'Innahā Lakabīratun 'Illā `Alá Al-Khāshi`īna
45از صبر و نماز يارى بخواهيد، و يقينا اين كار جز بر فروتنان، گران و دشوار است.
Al-Ladhīna Yažunnūna 'Annahum Mulāqū Rabbihim Wa 'Annahum 'Ilayhi Rāji`ūna
46آنان كه يقين دارند [در نهايت] ديدار كننده پروردگارشان خواهند بود، و قطعا به سوى او بازمىگردند.
Yā Banī 'Isrā'īla Adhkurū Ni`matiya Allatī 'An`amtu `Alaykum Wa 'Annī Fađđaltukum `Alá Al-`Ālamīna
47اى بنىاسرائيل! نعمت هاى مرا كه به شما عطا كردم و اينكه شما را بر جهانيان [زمان خودتان] برترى دادم، ياد كنيد،
Wa Attaqū Yawmāan Lā Tajzī Nafsun `An Nafsin Shay'āan Wa Lā Yuqbalu Minhā Shafā`atun Wa Lā Yu'ukhadhu Minhā `Adlun Wa Lā Hum Yunşarūna
48و از روزى پروا كنيد كه نه كسى از كسى عذابى را دفع مىكند، و نه از كسى شفاعتى مىپذيرند، و نه از كسى [در برابر گناهانش] فديه و عوضى مىگيرند، و نه [براى رهايى از آتش دوزخ] يارى مىشوند.
Wa 'Idh Najjaynākum Min 'Āli Fir`awna Yasūmūnakum Sū'a Al-`Adhābi Yudhabbiĥūna 'Abnā'akum Wa Yastaĥyūna Nisā'akum Wa Fī Dhalikum Balā'un Min Rabbikum `Ažīmun
49و [ياد كنيد] آن گاه كه شما را از [سيطره حكومت ظالمانه] فرعونيان نجات داديم؛ آنان كه همواره شما را به سختترين صورت شكنجه مىكردند، پسران شما را سر مىبريدند و زنان شما را [براى بيگارى و كنيزى] زنده مىگذاشتند. و در اين سختىها ومشكلات آزمايشى بزرگ از سوى پروردگارتان بود.
Wa 'Idh Faraqnā Bikumu Al-Baĥra Fa'anjaynākum Wa 'Aghraqnā 'Āla Fir`awna Wa 'Antum Tanžurūna
50و [ياد كنيد] هنگامى كه دريا را براى شما شكافتيم، پس شما را نجات داديم و فرعونيان را در حالى كه مىديديد، غرق كرديم.
Wa 'Idh Wā`adnā Mūsá 'Arba`īna Laylatan Thumma Attakhadhtumu Al-`Ijla Min Ba`dihi Wa 'Antum Žālimūna
51و [ياد كنيد] زمانى كه [براى نازل كردن تورات] چهل شب با موسى وعده گذاشتيم، سپس شما بعد از [غايب شدن] او گوساله را معبود خود گرفتيد، در حالى كه [به سبب اين كار بسيار زشت] ستمكار بوديد.
Thumma `Afawnā `Ankum Min Ba`di Dhālika La`allakum Tashkurūna
52سپس بعد از آن [كار زشت] از [گناه] شما درگذشتيم، تا سپاسگزارى كنيد.
Wa 'Idh 'Ātaynā Mūsá Al-Kitāba Wa Al-Furqāna La`allakum Tahtadūna
53و [ياد كنيد] هنگامى كه به موسى، كتاب و ميزان جداكننده [حق از باطل] عطا كرديم تا هدايت يابيد.
Wa 'Idh Qāla Mūsá Liqawmihi Yā Qawmi 'Innakum Žalamtum 'Anfusakum Biāttikhādhikumu Al-`Ijla Fatūbū 'Ilá Bāri'ikum Fāqtulū 'Anfusakum Dhalikum Khayrun Lakum `Inda Bāri'ikum Fatāba `Alaykum 'Innahu Huwa At-Tawwābu Ar-Raĥīmu
54و [ياد كنيد] زمانى كه موسى به قومش گفت: اى قوم من! قطعا شما به سبب معبود گرفتن گوساله به خودتان ستم ورزيديد، پس به سوى آفريننده خود بازگرديد، و [افرادى از] خودتان را [كه گوساله را به پرستش گرفتند] بكشيد كه اين [عمل] براى شما در پيشگاه آفريدگارتان بهتر است. پس خدا [به دنبال اجرا كردن دستورش] توبه شما را پذيرفت؛ زيرا او بسيار توبهپذير و مهربان است.
Wa 'Idh Qultum Yā Mūsá Lan Nu'umina Laka Ĥattá Nará Allāha Jahratan Fa'akhadhatkumu Aş-Şā`iqatu Wa 'Antum Tanžurūna
55و [ياد كنيد] آن گاه كه گفتيد: اى موسى! هرگز به تو ايمان نمىآوريم تا خدا را آشكارا [با ديده خود] ببينيم. پس در حالى كه مىديديد، صاعقه مرگبار شما را گرفت.
Thumma Ba`athnākum Min Ba`di Mawtikum La`allakum Tashkurūna
56سپس شما را پس از مرگتان برانگيختيم تا سپاسگزارى كنيد.
Wa Žallalnā `Alaykumu Al-Ghamāma Wa 'Anzalnā `Alaykumu Al-Manna Wa As-Salwá Kulū Min Ţayyibāti Mā Razaqnākum Wa Mā Žalamūnā Wa Lakin Kānū 'Anfusahum Yažlimūna
57و [در صحراى سوزان سينا] ابر را بر سر شما سايبان قرار داديم؛ و بر شما گزانگبين و بلدرچين نازل كرديم؛ [و گفتيم:] از خوراكىهاى پاك و پاكيزهاى كه روزى شما قرار دادهايم بخوريد. و آنان [در تجاوز و طغيانشان وناسپاسى وكفرانشان] بر ما ستم نكردند، بلكه همواره بر خود ستم مىورزيدند.
Wa 'Idh Qulnā Adkhulū Hadhihi Al-Qaryata Fakulū Minhā Ĥaythu Shi'tum Raghadāan Wa Adkhulū Al-Bāba Sujjadāan Wa Qūlū Ĥiţţatun Naghfir Lakum Khaţāyākum Wa Sanazīdu Al-Muĥsinīna
58و [ياد كنيد] هنگامى را كه گفتيم: به اين شهر [بيت المقدس] وارد شويد، و از نعمت هاى آن هر چه كه خواستيد، فراوان و گوارا بخوريد و از دروازه [شهر يا در معبد] فروتنانه و سجدهكنان درآييد و بگوييد: [خدايا! خواسته ما] ريزش گناهان ماست، تا گناهانتان را بيامرزيم و به زودى [پاداش] نيكوكاران را بيفزايم.
Fabaddala Al-Ladhīna Žalamū Qawlāan Ghayra Al-Ladhī Qīla Lahum Fa'anzalnā `Alá Al-Ladhīna Žalamū Rijzāan Mina As-Samā'i Bimā Kānū Yafsuqūna
59ولى ستمكاران، سخنى را كه [بيرون دروازه شهر] به آنان گفته شده بود [پس از ورود به شهر] به سخنى ديگر تبديل كردند [به جاى درخواست ريزش گناهان، درخواست امور مادى كردند]. ما هم بر ستمكاران به سبب آنكه همواره نافرمانى مىكردند، عذابى از آسمان فرود آورديم.
Wa 'Idh Astasqá Mūsá Liqawmihi Faqulnā Ađrib Bi`aşāka Al-Ĥajara Fānfajarat Minhu Athnatā `Ashrata `Aynāan Qad `Alima Kullu 'Unāsin Mashrabahum Kulū Wa Ashrabū Min Rizqi Allāhi Wa Lā Ta`thawā Fī Al-'Arđi Mufsidīna
60و [ياد كنيد] آن گاه كه موسى براى قومش درخواست آب كرد، پس گفتيم: عصايت را به اين سنگ بزن. پس دوازده چشمه از آن جوشيد به طورى كه هر گروهى [از دوازده گروه بنىاسرائيل] چشمه ويژه خود را شناخت. [و گفتيم:] از روزى خدا بخوريد و بياشاميد و تبهكارانه در زمين فتنه و آشوب بر پا نكنيد.
Wa 'Idhi Qultum Yā Mūsá Lan Naşbira `Alá Ţa`āmin Wāĥidin Fād`u Lanā Rabbaka Yukhrij Lanā Mimmā Tunbitu Al-'Arđu Min Baqlihā Wa Qiththā'ihā Wa Fūmihā Wa `Adasihā Wa Başalihā Qāla 'Atastabdilūna Al-Ladhī Huwa 'Adná Bial-Ladhī Huwa Khayrun Ahbiţū Mişrāan Fa'inna Lakum Mā Sa'altum Wa Đuribat `Alayhimu Adh-Dhillatu Wa Al-Maskanatu Wa Bā'ū Bighađabin Mina Allāhi Dhālika Bi'annahum Kānū Yakfurūna Bi'āyāti Allāhi Wa Yaqtulūna An-Nabīyīna Bighayri Al-Ĥaqqi Dhālika Bimā `Aşawā Wa Kānū Ya`tadūna
61و [ياد كنيد] هنگامى كه گفتيد: اى موسى! ما هرگز بر يك نوع غذا صبر نمىكنيم، پس از پروردگارت بخواه تا از آنچه زمين مىروياند از سبزى و خيار و سير و عدس و پيازش را براى ما آماده كند. [موسى] گفت: آيا شما به جاى غذاى بهتر، غذاى پستتر را مىخواهيد؟! [اكنون كه چنين درخواست ناروايى داريد] به شهرى فرود آييد كه آنچه خواستيد، براى شما آماده است. و [داغ] خوارى و بيچارگى و نياز بر آنان زده شد و سزاوار خشم خدا شدند؛ اين [خوارى و خشم] به سبب آن بود كه آنان همواره به آيات خدا كفر مىورزيدند و پيامبران را به ناحق مىكشتند؛ اين [كفرورزى و كشتن پيامبران] به علت آن بود كه [از فرمان من] سرپيچى نمودند و پيوسته [از حدود حق] تجاوز مىكردند.
'Inna Al-Ladhīna 'Āmanū Wa Al-Ladhīna Hādū Wa An-Naşārá Wa Aş-Şābi'īna Man 'Āmana Billāhi Wa Al-Yawmi Al-'Ākhiri Wa `Amila Şāliĥāan Falahum 'Ajruhum `Inda Rabbihim Wa Lā Khawfun `Alayhim Wa Lā Hum Yaĥzanūna
62مسلما كسانى كه [به ظاهر] ايمان آوردند، و يهودىها و نصرانىها و صابئىها هر كدامشان [از روى حقيقت] به خدا و روز قيامت ايمان آورند و كار شايسته انجام دهند، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شايسته و مناسب است، و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين شوند.
Wa 'Idh 'Akhadhnā Mīthāqakum Wa Rafa`nā Fawqakumu Aţ-Ţūra Khudhū Mā 'Ātaynākum Biqūwatin Wa Adhkurū Mā Fīhi La`allakum Tattaqūna
63و [ياد كنيد] هنگامى كه از شما [بر پيروى از حق] پيمان گرفتيم، و كوه طور را بالاى سرتان برافراشتيم، [و گفتيم:] آنچه را [از آيات كتاب آسمانى] به شما دادهايم، با قدرت و قوت دريافت كنيد، و آنچه را در آن است [براى اجرا كردن] به ياد داشته باشيد تا پرهيزكار شويد.
Thumma Tawallaytum Min Ba`di Dhālika Falawlā Fađlu Allāhi `Alaykum Wa Raĥmatuhu Lakuntum Mina Al-Khāsirīna
64آن گاه پس از آن [پيمان گرفتن، از وفاى به آن] روى گردان شديد، و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، البته از زيانكاران مىشديد.
Wa Laqad `Alimtumu Al-Ladhīna A`tadawā Minkum Fī As-Sabti Faqulnā Lahum Kūnū Qiradatan Khāsi'īna
65يقينا شما [سرگذشت] كسانى از خودتان را كه در روز شنبه [از دستور خدا] تجاوز كردند [و به صيد ماهى پرداختند] دانستيد، كه به آنان گفتيم: به شكل بوزينگانى رانده شده و خوار شويد.
Faja`alnāhā Nakālāan Limā Bayna Yadayhā Wa Mā Khalfahā Wa Maw`ižatan Lilmuttaqīna
66در نتيجه، آن [مجازات] را عبرتى براى كسانى كه شاهد حادثه بودند، وكسانى كه بعد از آنان مىآيند، و پندى براى پرواپيشگان قرار داديم.
Wa 'Idh Qāla Mūsá Liqawmihi 'Inna Allāha Ya'murukum 'An Tadhbaĥū Baqaratan Qālū 'Atattakhidhunā Huzūan Qāla 'A`ūdhu Billāhi 'An 'Akūna Mina Al-Jāhilīn
67و [ياد كنيد] زمانى كه موسى به قومش گفت: خدا به شما فرمان مىدهد گاوى را ذبح كنيد، گفتند: آيا ما را مسخره مىكنى؟! گفت: به خدا پناه مىبرم از اينكه از نادانان باشم.
Qālū Ad`u Lanā Rabbaka Yubayyin Lanā Mā Hiya Qāla 'Innahu Yaqūlu 'Innahā Baqaratun Lā Fāriđun Wa Lā Bikrun `Awānun Bayna Dhālika Fāf`alū Mā Tu'umarūna
68گفتند: از پروردگارت بخواه براى ما بيان كند كه آن گاو چگونه گاوى باشد؟ گفت: او مىفرمايد كه: آن گاوى است نه پير از كارمانده، نه جوان نارسيده، [بلكه] گاوى ميان اين دو نوع گاو است. پس آنچه را به آن فرمان دادهاند، انجام دهيد.
Qālū Ad`u Lanā Rabbaka Yubayyin Lanā Mā Lawnuhā Qāla 'Innahu Yaqūlu 'Innahā Baqaratun Şafrā'u Fāqi`un Lawnuhā Tasurru An-Nāžirīna
69گفتند: از پروردگارت بخواه براى ما بيان كند رنگ آن چگونه است؟ گفت: او مىفرمايد: گاوى است زرد [رنگش روشن] كه بينندگان را شاد و مسرور مىكند.
Qālū Ad`u Lanā Rabbaka Yubayyin Lanā Mā Hiya 'Inna Al-Baqara Tashābaha `Alaynā Wa 'Innā 'In Shā'a Allāhu Lamuhtadūna
70گفتند: از پروردگارت بخواه براى ما بيان كند كه [نهايتا آن گاو] چه گاوى است؟ زيرا اين گاو بر ما مبهم و مشتبه شده، و اگر خدا بخواهد [به شناخت آن] هدايت خواهيم شد.
Qāla 'Innahu Yaqūlu 'Innahā Baqaratun Lā Dhalūlun Tuthīru Al-'Arđa Wa Lā Tasqī Al-Ĥartha Musallamatun Lā Shiyata Fīhā Qālū Al-'Āna Ji'ta Bil-Ĥaqqi Fadhabaĥūhā Wa Mā Kādū Yaf`alūna
71گفت: او مىفرمايد: گاوى است كه نه رام است تا زمين را شخم زند و نه زراعت را آبيارى نمايد، [از هر عيب و نقصى] سالم است، و رنگى مخالف رنگ اصلى در آن نيست، گفتند: اكنون حق را براى ما آوردى. پس آن را ذبح كردند، در حالى كه نزديك بود فرمان خدا را اجرا نكنند!!
Wa 'Idh Qataltum Nafsāan Fa Addāra'tum Fīhā Wa Allāhu Mukhrijun Mā Kuntum Taktumūna
72و [ياد كنيد] هنگامى كه كسى را كشتيد و درباره [قاتل] او به نزاع و ستيز برخاستيد؛ و خدا آشكار كننده چيزى است كه پنهان مىداشتيد.
Faqulnā Ađribūhu Biba`đihā Kadhālika Yuĥyī Al-Lahu Al-Mawtá Wa Yurīkum 'Āyātihi La`allakum Ta`qilūna
73پس گفتيم: پارهاى از آن [گاو ذبح شده] را به مقتول بزنيد [تا زنده شود و قاتل را معرفى كند]. خدا مردگان را اين گونه زنده مىكند و نشانههاى [قدرت و ربوبيت] خود را به شما نشان مىدهد، تا بينديشيد.
Thumma Qasat Qulūbukum Min Ba`di Dhālika Fahiya Kālĥijārati 'Aw 'Ashaddu Qaswatan Wa 'Inna Mina Al-Ĥijārati Lamā Yatafajjaru Minhu Al-'Anhāru Wa 'Inna Minhā Lamā Yashshaqqaqu Fayakhruju Minhu Al-Mā'u Wa 'Inna Minhā Lamā Yahbiţu Min Khashyati Allāhi Wa Mā Al-Lahu Bighāfilin `Ammā Ta`malūna
74سپس دلهاى شما بعد از آن [معجزه شگفتانگيز] سخت شد، مانند سنگ يا سختتر؛ زيرا پارهاى از سنگهاست كه از آنها نهرها مىجوشد، و پارهاى از آنها مىشكافد و آب از آن بيرون مىآيد، و پارهاى از آنها از ترس خدا [از بلندى] سقوط مىكند؛ و خدا از آنچه انجام مىدهيد بىخبر نيست.
'Afataţma`ūna 'An Yu'uminū Lakum Wa Qad Kāna Farīqun Minhum Yasma`ūna Kalāma Allāhi Thumma Yuĥarrifūnahu Min Ba`di Mā `Aqalūhu Wa Hum Ya`lamūna
75آيا [شما مردم مؤمن] اميد داريد كه [آن سخت دلان] به [دين] شما ايمان بياورند؟! در حالى كه گروهى از آنان كلام خدا را همواره مىشنيدند، سپس بعد از آنكه [معنا و مفهومش را] درك مىكردند، [به سبب دنياطلبى و امور مادى] به دلخواه خود تغييرش مىدادند، در صورتى كه مىدانستند [به كلام خدا و به مردم جوياى حق خيانت مىكنند].
Wa 'Idhā Laqū Al-Ladhīna 'Āmanū Qālū 'Āmannā Wa 'Idhā Khalā Ba`đuhum 'Ilá Ba`đin Qālū 'Atuĥaddithūnahum Bimā Fataĥa Allāhu `Alaykum Liyuĥājjūkum Bihi `Inda Rabbikum 'Afalā Ta`qilūna
76و هنگامى كه با مؤمنان ديدار كنند، مىگويند: ما ايمان آورديم. و چون با هم خلوت مىكنند [از روى اعتراض و ايراد] به يكديگر مىگويند: چرا حقايقى را كه خدا [در تورات درباره پيامبر اسلام] براى شما بيان كرده به مؤمنان مىگوييد تا [روز قيامت با اين حقايق] در پيشگاه پروردگارتان بر ضد شما استدلال كنند؟ آيا تعقل نمىكنيد [كه نبايد زمينه استدلال بر ضد خود را در اختيار مؤمنان گذاريد؟!]
'Awalā Ya`lamūna 'Anna Allāha Ya`lamu Mā Yusirrūna Wa Mā Yu`linūna
77آيا [آن سخت دلان] نمىدانند كه خدا آنچه را پنهان مىدارند و آنچه را آشكار مىكنند، مىداند؟!
Wa Minhum 'Ummīyūna Lā Ya`lamūna Al-Kitāba 'Illā 'Amānīya Wa 'In Hum 'Illā Yažunnūna
78و گروهى از يهود، بىسوادانى هستند كه كتاب [آسمانى تورات] را جز بافتههاى دروغى [كه عالمان خائن يهود به عنوان تورات ارائه كردهاند] نمىدانند، و [در امر دين] فقط پيرو گمان و پندارند [نه تحقيق و علم].
Fawaylun Lilladhīna Yaktubūna Al-Kitāba Bi'aydīhim Thumma Yaqūlūna Hādhā Min `Indi Allāhi Liyashtarū Bihi Thamanāan Qalīlāan Fawaylun Lahum Mimmā Katabat 'Aydīhim Wa Waylun Lahum Mimmā Yaksibūna
79پس واى بر كسانى كه با دستهاشان نوشتهاى را مىنويسند، سپس مىگويند: اين [نوشته] از سوى خداست. تا با اين [كار زشت و خائنانه] بهايى ناچيز به دست آورند؛ پس واى بر آنان از آنچه دستهاشان نوشت، و واى بر آنان از آنچه به دست مىآورند.
Wa Qālū Lan Tamassanā An-Nāru 'Illā 'Ayyāmāan Ma`dūdatan Qul 'Āttakhadhtum `Inda Allāhi `Ahdāan Falan Yukhlifa Allāhu `Ahdahu 'Am Taqūlūna `Alá Allāhi Mā Lā Ta`lamūna
80و گفتند: آتش [دوزخ] جز چند روزى به ما نمىرسد. بگو: آيا [بر اين عقيده خود] از نزد خدا پيمانى گرفتهايد؟ كه هرگز خدا از آن پيمان تخلف نخواهد كرد، يا جاهلانه چيزى را به خدا نسبت مىدهيد؟
Balá Man Kasaba Sayyi'atan Wa 'Aĥāţat Bihi Khaţī'atuhu Fa'ūlā'ika 'Aşĥābu An-Nāri Hum Fīhā Khālidūna
81[نه چنين است كه مىگوييد] بلكه كسانى كه مرتكب گناه شدند وآثار گناه، سراسر وجودشان را فرا گرفت، آنان اهل آتشند و در آن جاودانهاند.
Wa Al-Ladhīna 'Āmanū Wa `Amilū Aş-Şāliĥāti 'Ūlā'ika 'Aşĥābu Al-Jannati Hum Fīhā Khālidūna
82و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، اهل بهشتاند و در آن جاودانهاند.
Wa 'Idh 'Akhadhnā Mīthāqa Banī 'Isrā'īla Lā Ta`budūna 'Illā Al-Laha Wa Bil-Wālidayni 'Iĥsānāan Wa Dhī Al-Qurbá Wa Al-Yatāmá Wa Al-Masākīni Wa Qūlū Lilnnāsi Ĥusnāan Wa 'Aqīmū Aş-Şalāata Wa 'Ātū Az-Zakāata Thumma Tawallaytum 'Illā Qalīlāan Minkum Wa 'Antum Mu`riđūna
83و [ياد كنيد] زمانى كه از بنىاسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد، و به پدر و مادر و خويشان ويتيمان ومستمندان نيكى كنيد، و با مردم با خوش زبانى سخن گوييد، و نماز را بر پا داريد، و زكات بپردازيد، سپس همه شما جز اندكى [از پيمان خدا] روى گردانيديد؛ و شما [به طور عادت] روى گردان هستيد.
Wa 'Idh 'Akhadhnā Mīthāqakum Lā Tasfikūna Dimā'akum Wa Lā Tukhrijūna 'Anfusakum Min Diyārikum Thumma 'Aqrartum Wa 'Antum Tash/hadūna
84و [ياد كنيد] هنگامى كه از شما پيمان گرفتيم كه خون همديگر را نريزيد، و يكديگر را از خانههاى خود آواره نكنيد، سپس [به پيمانتان] اقرار كرديد و بر آن هم گواهى مىدهيد.
Thumma 'Antum Hā'uulā' Taqtulūna 'Anfusakum Wa Tukhrijūna Farīqāan Minkum Min Diyārihim Tažāharūna `Alayhim Bil-'Ithmi Wa Al-`Udwāni Wa 'In Ya'tūkum 'Usārá Tufādūhum Wa Huwa Muĥarramun `Alaykum 'Ikhrājuhum 'A Fatu'uminūna Biba`đi Al-Kitābi Wa Takfurūna Biba`đin Famā Jazā'u Man Yaf`alu Dhālika Minkum 'Illā Khizyun Fī Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Wa Yawma Al-Qiyāmati Yuraddūna 'Ilá 'Ashaddi Al-`Adhābi Wa Mā Al-Lahu Bighāfilin `Ammā Ta`malūna
85باز اين شما هستيد كه يكديگر را مىكشيد، و گروهى از خودتان را از خانههايشان آواره مىكنيد، و از روى گناه و تجاوز يكديگر را بر ضد آنان [كه آواره كردهايد] يارى و كمك مىدهيد، و اگر آنان در حال اسارت نزد شما آيند، براى آزاد شدنشان فديه مىدهيد، در صورتى كه آواره كردنشان بر شما حرام بود. آيا به بخشى از كتاب [آسمانى] ايمان مىآوريد و به بخشى ديگر كفر مىورزيد؟ [حرام بودن جنگ و آواره كردن را مردود مىشماريد، و وجوب آزاد كردن همكيشان را از اسارت قبول مىكنيد!] پس كيفر كسانى از شما كه چنين تبعيضى را [در آيات خدا] روا مىدارند، جز خوارى و رسوايى در زندگى دنيا نيست، و روز قيامت به سوى سختترين عذاب بازگردانيده مىشوند، و خدا از آنچه انجام مىدهيد، بىخبر نيست.
'Ūlā'ika Al-Ladhīna Ashtaraw Al-Ĥayāata Ad-Dunyā Bil-'Ākhirati Falā Yukhaffafu `Anhumu Al-`Adhābu Wa Lā Hum Yunşarūna
86اينان كسانىاند كه زندگى [زودگذر] دنيا را به جاى آخرت خريدند؛ پس نه عذاب از آنان سبك شود و نه يارى شوند.
Wa Laqad 'Ātaynā Mūsá Al-Kitāba Wa Qaffaynā Min Ba`dihi Bir-Rusuli Wa 'Ātaynā `Īsá Abna Maryama Al-Bayyināti Wa 'Ayyadnāhu Birūĥi Al-Qudusi 'Afakullamā Jā'akum Rasūlun Bimā Lā Tahwá 'Anfusukum Astakbartum Fafarīqāan Kadhdhabtum Wa Farīqāan Taqtulūn
87و يقينا ما به موسى كتاب داديم و پس از او پيامبرانى به دنبال هم فرستاديم، و به عيسى بن مريم دلايل روشن و آشكار عطا نموديم، و او را به وسيله روح القدس توانايى بخشيديم؛ پس چرا هرگاه پيامبرى آيين و احكامى كه مطابق هوا و هوستان نبود براى شما آورد، سركشى كرديد؟ پس [نبوت] گروهى را تكذيب نموديد وگروهى را مىكشتيد.
Wa Qālū Qulūbunā Ghulfun Bal La`anahumu Allāhu Bikufrihim Faqalīlāan Mā Yu'uminūna
88و گفتند: دلهاى ما در غلاف و پوشش است [به اين علت كلام تو را نمىفهميم، ولى چنين نيست كه مىگويند] بلكه خدا به سبب كفرشان آنان را از رحمتش دور كرده [در نتيجه از پذيرفتن اسلام خوددارى مىكنند] پس اندكى ايمان مىآورند.
Wa Lammā Jā'ahum Kitābun Min `Indi Allāhi Muşaddiqun Limā Ma`ahum Wa Kānū Min Qablu Yastaftiĥūna `Alá Al-Ladhīna Kafarū Falammā Jā'ahum Mā `Arafū Kafarū Bihi Fala`natu Allāhi `Alá Al-Kāfirīna
89و هنگامى كه براى آنان از سوى خدا كتابى [چون قرآن] آمد كه تصديق كننده توراتى است كه با آنان است، و همواره پيش از نزولش به خودشان [در سايه ايمان به آن] مژده پيروزى بر كافران مىدادند، پس [با اين وصف] زمانى كه قرآن [كه پيش از نزولش آن را با پيشگويى تورات مىشناختند] نزد آنان آمد، به آن كافر شدند؛ پس لعنت خدا بر كافران باد.
Bi'sa Mā Ashtarawā Bihi 'Anfusahum 'An Yakfurū Bimā 'Anzala Allāhu Baghyāan 'An Yunazzila Allāhu Min Fađlih `Alá Man Yashā'u Min `Ibādihi Fabā'ū Bighađabin `Alá Ghađabin Wa Lilkāfirīna `Adhābun Muhīnun
90بد چيزى است آنچه خود را به آن فروختند كه از روى حسد به آنچه خدا نازل كرده كفر مىورزند، [و معترضانه مىگويند:] چرا خدا از فضل و احسانش به هر كس از بندگانش كه بخواهد [كتاب آسمانى] نازل مىكند، پس آنان به خشمى بر روى خشمى سزاوار شدند. و براى كافران عذابى خوار كننده است.
Wa 'Idhā Qīla Lahum 'Āminū Bimā 'Anzala Allāhu Qālū Nu'uminu Bimā 'Unzila `Alaynā Wa Yakfurūna Bimā Warā'ahu Wa Huwa Al-Ĥaqqu Muşaddiqāan Limā Ma`ahum Qul Falima Taqtulūna 'Anbiyā'a Allāhi Min Qablu 'In Kuntum Mu'uminīna
91هنگامى كه به آنان گويند: به آنچه كه خدا [بر پيامبر اسلام] نازل كرده ايمان آوريد، گويند: به توراتى كه بر خود ما يهوديان نازل شده ايمان مىآوريم و به غير آن در حالى كه حق است و تصديق كننده توراتى است كه با آنان است، كفر مىورزند. بگو: اگر شما [از روى درستى و راستى به تورات] مؤمن بوديد، پس چرا پيش از اين پيامبران خدا را مىكشتيد؟
Wa Laqad Jā'akum Mūsá Bil-Bayyināti Thumma Attakhadhtumu Al-`Ijla Min Ba`dihi Wa 'Antum Žālimūna
92و قطعا موسى براى شما معجزات و دلايلى روشن آورد، سپس شما پس از [رفتن] او [به كوه طور] گوساله را معبود خود گرفتيد، در حالى كه [به خود و دلايل آشكار و روشن حق] ستمكار بوديد.
Wa 'Idh 'Akhadhnā Mīthāqakum Wa Rafa`nā Fawqakumu Aţ-Ţūra Khudhū Mā 'Ātaynākum Biqūwatin Wa Asma`ū Qālū Sami`nā Wa `Aşaynā Wa 'Ushribū Fī Qulūbihimu Al-`Ijla Bikufrihim Qul Bi'samā Ya'murukum Bihi 'Īmānukum 'In Kuntum Mu'uminīna
93و [ياد كنيد] زمانى كه از شما [براى پيروى از موسى] پيمان گرفتيم، و كوه طور را بالاى سرتان برافراشتيم [و گفتيم:] آنچه را [چون تورات] به شما داديم با قدرت و قوت دريافت كنيد [و دستورهاى ما و پيامبرتان را بشنويد، به ظاهر] گفتند: شنيديم و [در باطن گفتند:] نافرمانى كرديم. و به سبب كفرشان دوستى گوساله با دل هايشان در آميخت. بگو: اگر شما مؤمن هستيد [و ايمانتان شما را به اين همه ظلم و جنايت و فساد فرمان مىدهد] پس بد چيزى است آنچه ايمانتان به آن فرمان مىدهد.
Qul 'In Kānat Lakumu Ad-Dāru Al-'Ākhiratu `Inda Allāhi Khālişatan Min Dūni An-Nāsi Fatamannawā Al-Mawta 'In Kuntum Şādiqīna
94بگو: اگر [آن گونه كه مىپنداريد] سراى آخرت [با همه نعمت هايش] نزد خدا ويژه شماست نه مردم ديگر، پس چنانچه راستگوييد مرگ را آرزو كنيد.
Wa Lan Yatamannawhu 'Abadāan Bimā Qaddamat 'Aydīhim Wa Allāhu `Alīmun Biž-Žālimīna
95و آنان هرگز مرگ را به سبب گناهانى كه مرتكب شدهاند، آرزو نمىكنند؛ و خدا به ستمكاران داناست.
Wa Latajidannahum 'Aĥraşa An-Nāsi `Alá Ĥayāatin Wa Mina Al-Ladhīna 'Ashrakū Yawaddu 'Aĥaduhum Law Yu`ammaru 'Alfa Sanatin Wa Mā Huwa Bimuzaĥziĥihi Mina Al-`Adhābi 'An Yu`ammara Wa Allāhu Başīrun Bimā Ya`malūna
96و يقينا آنان را حريصترين مردم به زندگى [دراز مدت] خواهى يافت و [حتى حريصتر] از مشركان. هر يك از آنان آرزومند است كه اى كاش هزار سال عمرش دهند، ولى آن عمر طولانى دور كننده او از عذاب نيست؛ و خدا به آنچه انجام مىدهند، بيناست.
Qul Man Kāna `Adūwan Lijibrīla Fa'innahu Nazzalahu `Alá Qalbika Bi'idhni Allāhi Muşaddiqāan Limā Bayna Yadayhi Wa Hudan Wa Bushrá Lilmu'uminīna
97[آنان مىگويند: چون جبرئيل، وحى را براى تو مىآورد ما با او دشمنيم؛ بنابراين به تو ايمان نمىآوريم] بگو: هر كه دشمن جيرئيل است [دشمن خداست] زيرا او قرآن را به فرمان خدا بر قلب تو نازل كرده است، در حالى كه تصديق كننده كتابهاى پيش از خود و هدايت وبشارت براى مؤمنان است.
Man Kāna `Adūwan Lillāh Wa Malā'ikatihi Wa Rusulihi Wa Jibrīla Wa Mīkāla Fa'inna Allāha `Adūwun Lilkāfirīna
98هر كه با خدا و فرشتگان و رسولانش و جبرئيل و ميكائيل دشمن باشد [كافر است]، و بىترديد خدا دشمن كافران است.
Wa Laqad 'Anzalnā 'Ilayka 'Āyātin Bayyinātin Wa Mā Yakfuru Bihā 'Illā Al-Fāsiqūna
99و يقينا به سوى تو آياتى روشن نازل كرديم، و به آنها جز فاسقان كافر نمىشوند.
Awakullamā `Āhadū `Ahdāan Nabadhahu Farīqun Minhum Bal 'Aktharuhum Lā Yu'uminūna
100آيا چنين نيست كه هرگاه يهود پيمانى [با خدا و رسولانش] بستند، گروهى از آنان، آن را شكستند؟ [آنان نه فقط عهد شكنند] بلكه بيشترشان ايمان نمىآورند.
Wa Lammā Jā'ahum Rasūlun Min `Indi Allāhi Muşaddiqun Limā Ma`ahum Nabadha Farīqun Mina Al-Ladhīna 'Ūtū Al-Kitāba Kitāba Allāhi Warā'a Žuhūrihim Ka'annahum Lā Ya`lamūna
101و زمانى كه فرستادهاى از سوى خدا به سويشان آمد كه تصديق كننده كتابى است كه با آنان است، گروهى از آنان كه [دانش] كتاب به آنان داده شده بود [با كمال گستاخى] كتاب خدا را پشت سر انداختند [و با آن به مخالفت برخاستند]، گويى نمىدانند [كه كلام خداست].
Wa Attaba`ū Mā Tatlū Ash-Shayāţīnu `Alá Mulki Sulaymāna Wa Mā Kafara Sulaymānu Wa Lakinna Ash-Shayāţīna Kafarū Yu`allimūna An-Nāsa As-Siĥra Wa Mā 'Unzila `Alá Al-Malakayni Bibābila Hārūta Wa Mārūta Wa Mā Yu`allimāni Min 'Aĥadin Ĥattá Yaqūlā 'Innamā Naĥnu Fitnatun Falā Takfur Fayata`allamūna Minhumā Mā Yufarriqūna Bihi Bayna Al-Mar'i Wa Zawjihi Wa Mā Hum Biđārrīna Bihi Min 'Aĥadin 'Illā Bi'idhni Allāhi Wa Yata`allamūna Mā Yađurruhum Wa Lā Yanfa`uhum Wa Laqad `Alimū Lamani Ashtarāhu Mā Lahu Fī Al-'Ākhirati Min Khalāqin Wa Labi'sa Mā Sharawā Bihi 'Anfusahum Law Kānū Ya`lamūna
102و [يهوديان] از آنچه شياطين در زمان پادشاهى سليمان [از علم سحر بر مردم مىخواندند] پيروى كردند. و [سليمان دست به سحر نيالود تا كافر شود، بنابراين] سليمان كافر نشد، ولى شياطين كه به مردم سحر مىآموختند، كافر شدند. و [نيز يهوديان] از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در شهر بابل نازل شد [پيروى كردند]، و حال آنكه آن دو فرشته به هيچ كس نمىآموختند مگر آنكه مىگفتند: ما فقط مايه آزمايشيم [و علم سحر را براى مبارزه با ساحران و باطل كردن سحرشان به تو تعليم مىدهيم]، پس [با به كار گرفتن آن در مواردى كه ممنوع و حرام است] كافر مشو. اما آنان از آن دو فرشته مطالبى [از سحر] مىآموختند كه با آن ميان مرد و همسرش جدايى مىانداختند؛ در حالى كه آنان به وسيله آن سحر جز بهاذن خدا قدرتآسيب رساندن بهكسى را نداشتند؛ و همواره چيزى را مىآموختند كه به آنان آسيب مىرسانيد و سودى نمىبخشيد؛ و يقينا [يهود] مىدانستند كه هر كس خريدار سحر باشد، در آخرت هيچ بهرهاى ندارد. و همانا بدچيزى است آنچه خود را به آن فروختند اگر معرفت مىداشتند.
Wa Law 'Annahum 'Āmanū Wa Attaqawā Lamathūbatun Min `Indi Allāhi Khayrun Law Kānū Ya`lamūna
103و اگر آنان [از روى حقيقت] ايمان مىآوردند و [از سحر و جادو] پرهيز مىكردند، قطعا پاداشى كه از جانب خداست [براى آنان] بهتر بود، اگر مىدانستند.
Yā 'Ayyuhā Al-Ladhīna 'Āmanū Lā Taqūlū Rā`inā Wa Qūlū Anžurnā Wa Asma`ū Wa Lilkāfirīna `Adhābun 'Alīmun
104اى كسانى كه ايمان آوردهايد! [هنگام سخن گفتن با پيامبر] مگوييد: راعنا [يعنى: در ارائه احكام، اميال و هوسهاى ما را رعايت كن] و بگوييد: انظرنا [يعنى: مصلحت دنيا و آخرت ما را ملاحظه كن] و [فرمانهاى خدا و پيامبرش را] بشنويد. و براى كافران عذابى دردناك است.
Mā Yawaddu Al-Ladhīna Kafarū Min 'Ahli Al-Kitābi Wa Lā Al-Mushrikīna 'An Yunazzala `Alaykum Min Khayrin Min Rabbikum Wa Allāhu Yakhtaşşu Biraĥmatihi Man Yashā'u Wa Allāhu Dhū Al-Fađli Al-`Ažīmi
105نه كافران از اهل كتاب و نه مشركان، دوست ندارند كه هيچ خيرى از سوى پروردگارتان بر شما نازل شود، در حالى كه خدا هركه را بخواهد به رحمت خود اختصاص مىدهد؛ و خدا داراى فضل بزرگى است.
Mā Nansakh Min 'Āyatin 'Aw Nunsihā Na'ti Bikhayrin Minhā 'Aw Mithlihā 'Alam Ta`lam 'Anna Allāha `Alá Kulli Shay'in Qadīrun
106[حكم] هر آيهاى را كه [بر اساس مصالح مردم و مقتضاى زمان] از ميان برداريم يا به تأخير اندازيم، بهتر از آن يا مانندش را مىآوريم. آيا ندانستهاى كه خدا بر هر كارى تواناست؟!
'Alam Ta`lam 'Anna Allāha Lahu Mulku As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Wa Mā Lakum Min Dūni Allāhi Min WaLīyin Wa Lā Naşīrin
107آيا ندانستهاى كه فرمانروايى و حكومت آسمانها و زمين فقط در سيطره اوست و شما را جز خدا هيچ سرپرست و ياورى نيست؟
'Am Turīdūna 'An Tas'alū Rasūlakum Kamā Su'ila Mūsá Min Qablu Wa Man Yatabaddali Al-Kufra Bil-'Īmāni Faqad Đalla Sawā'a As-Sabīli
108بلكه مىخواهيد از پيامبرتان [كارهاى نامعقول و بيهوده] درخواست كنيد، همان گونه كه پيش از اين از موسى درخواست شد؟ و كسى كه كفر را به جاى ايمان اختيار كند، تحقيقا راه راست را گم كرده است.
Wadda Kathīrun Min 'Ahli Al-Kitābi Law Yaruddūnakum Min Ba`di 'Īmānikum Kuffārāan Ĥasadāan Min `Indi 'Anfusihim Min Ba`di Mā Tabayyana Lahumu Al-Ĥaqqu Fā`fū Wa Aşfaĥū Ĥattá Ya'tiya Allāhu Bi'amrihi 'Inna Allāha `Alá Kulli Shay'in Qadīrun
109بسيارى از اهل كتاب پس از آنكه حق براى آنان روشن شد به سبب حسدى كه از وجودشان شعله كشيده، دوست دارند كه شما را پس از ايمانتان به كفر بازگردانند. هم اكنون [از ستيز و جدال با آنان] درگذريد، و [از آنان] روى بگردانيد، تا خدا فرمانش را [به جنگ يا جزيه] اعلام كند؛ يقينا خدا بر هر كارى تواناست.
Wa 'Aqīmū Aş-Şalāata Wa 'Ātū Az-Zakāata Wa Mā Tuqaddimū Li'nfusikum Min Khayrin Tajidūhu `Inda Allāhi 'Inna Allāha Bimā Ta`malūna Başīrun
110و نماز را برپا داريد، و زكات بپردازيد، و آنچه از كار نيك براى خود پيش فرستيد آن را نزد خدا خواهيد يافت. مسلما خدا به آنچه انجام مىدهيد، بيناست.
Wa Qālū Lan Yadkhula Al-Jannata 'Illā Man Kāna Hūdāan 'Aw Naşārá Tilka 'Amānīyuhum Qul Hātū Burhānakum 'In Kuntum Şādiqīn
111و گفتند: هرگز كسى وارد بهشت نمىشود مگر آنكه يهودى يا نصرانى باشد، اين دروغها و اباطيل آنان است؛ بگو: اگر راستگوييد دليل و برهان خود را بياوريد.
Balá Man 'Aslama Wajhahu Lillāh Wa Huwa Muĥsinun Falahu 'Ajruhu `Inda Rabbihi Wa Lā Khawfun `Alayhim Wa Lā Hum Yaĥzanūna
112آرى، كسانى كه همه وجود خود را تسليم خدا كنند در حالى كه نيكوكارند، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شايسته و مناسب است، نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند.
Wa Qālati Al-Yahūdu Laysati An-Naşārá `Alá Shay'in Wa Qālati An-Naşārá Laysati Al-Yahūdu `Alá Shay'in Wa Hum Yatlūna Al-Kitāba Kadhālika Qāla Al-Ladhīna Lā Ya`lamūna Mithla Qawlihim Fa-Allāhu Yaĥkumu Baynahum Yawma Al-Qiyāmati Fīmā Kānū Fīhi Yakhtalifūna
113ويهوديان گفتند: نصرانىها بر آيين و روش درستى نيستند و نصرانىها گفتند: يهوديان بر آيين و روش درستى نيستند، در حالى كه همه آنان كتاب [آسمانى] را مىخوانند [كه هر دو آيين در زمان مخصوص به خود درست و بر حق بوده] كسانى كه نادانند [هم چون مشركان] سخنى مانند سخن آنان [درباره آيين مسلمانان] گفتند؛ پس خدا روز قيامت در ميان آنان درباره آنچه با هم اختلاف مىكردند، داورى مىكند.
Wa Man 'Ažlamu Mimman Mana`a Masājida Allāhi 'An Yudhkara Fīhā Asmuhu Wa Sa`á Fī Kharābihā 'Ūlā'ika Mā Kāna Lahum 'An Yadkhulūhā 'Ilā Khā'ifīna Lahum Fī Ad-Dunyā Khizyun Wa Lahum Fī Al-'Ākhirati `Adhābun `Ažīmun
114و چه كسانى ستمكارتر از كسانى مىباشند كه از بردن نام خدا در مساجد خدا جلوگيرى كردند، و در خرابى آنها كوشيدند؟ آنان را شايسته نيست كه در آن [مراكز عبادت] درآيند، جز در حال ترس [از عدالت و انتقام خدا]. براى آنان در دنيا خوارى و زبونى است و در آخرت عذابى بزرگ است.
Wa Lillāh Al-Mashriqu Wa Al-Maghribu Fa'aynamā Tuwallū Fathamma Wajhu Allāhi 'Inna Allāha Wāsi`un `Alīmun
115مالكيت مشرق و مغرب فقط ويژه خداست؛ پس به هر كجا رو كنيد آنجا روى خداست. يقينا خدا بسيار عطا كننده و داناست.
Wa Qālū Attakhadha Allāhu Waladāan Subĥānahu Bal Lahu Mā Fī As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Kullun Lahu Qānitūna
116و [يهود و نصارى] گفتند: خدا [براى خود] فرزندى گرفته. منزه است او [از اوصاف دروغ و باطلى كه به حضرتش نسبت مىدهند]، بلكه آنچه در آسمانها و زمين است مخلوق و مملوك اويند [نه فرزند او؛ زيرا فرزند، هم جنس پدر و مادر است و چيزى در جهان هم جنس خدا نيست تا فرزند خدا باشد] و همه در برابر او مطيع و فرمانبردارند.
Badī`u As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Wa 'Idhā Qađá 'Amrāan Fa'innamā Yaqūlu Lahu Kun Fayakūnu
117[بىسابقه ماده، مدت و نقشه] پديدآورنده آسمانها و زمين است. وهنگامى كه فرمان به وجود آمدن چيزى را صادر كند فقط به آن مىگويد: «باش». پس بىدرنگ مىباشد.
Wa Qāla Al-Ladhīna Lā Ya`lamūna Lawlā Yukallimunā Al-Lahu 'Aw Ta'tīnā 'Āyatun Kadhālika Qāla Al-Ladhīna Min Qablihim Mithla Qawlihim Tashābahat Qulūbuhum Qad Bayyannā Al-'Āyāti Liqawmin Yūqinūna
118و كسانى كه نادان و ناآگاهند، گفتند: چرا خدا با ما سخن نمىگويد، يا نشانه و معجزهاى براى خود ما نمىآيد؟ گذشتگان آنان نيز مانند گفته ايشان را گفتند؛ دل هايشان [در تعصب، لجاجت، عناد و نادانى] شبيه هم است. تحقيقا ما [به اندازه لازم] نشانهها را براى اهل باور بيان كردهايم.
'Innā 'Arsalnāka Bil-Ĥaqqi Bashīrāan Wa Nadhīrāan Wa Lā Tus'alu `An 'Aşĥābi Al-Jaĥīmi
119قطعا ما تو را به درستى و راستى، بشارت دهنده وبيم رسان فرستاديم، و تو [بعد از ابلاغ پيام حق] مسئول [ايمان نياوردن و وضع و حال] دوزخيان نيستى.
Wa Lan Tarđá `Anka Al-Yahūdu Wa Lā An-Naşārá Ĥattá Tattabi`a Millatahum Qul 'Inna Hudá Allāhi Huwa Al-Hudá Wa La'ini Attaba`ta 'Ahwā'ahum Ba`da Al-Ladhī Jā'aka Mina Al-`Ilmi Mā Laka Mina Allāhi Min WaLīyin Wa Lā Naşīrin
120يهود و نصارى هرگز از تو راضى نمىشوند تا آنكه از آيينشان پيروى كنى. بگو: مسلما هدايت خدا فقط هدايت [واقعى] است. و اگر پس از دانشى كه [چون قرآن] برايت آمده از هوا و هوسهاى آنان پيروى كنى، از سوى خدا هيچ سرپرست و ياورى براى تو نخواهد بود.
Al-Ladhīna 'Ātaynāhumu Al-Kitāba Yatlūnahu Ĥaqqa Tilāwatihi 'Ūlā'ika Yu'uminūna Bihi Wa Man Yakfur Bihi Fa'ūlā'ika Humu Al-Khāsirūna
121كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان دادهايم، آن را به طورى كه شايسته آن است [با تدبر و به قصد عمل كردن] مىخوانند؛ آنانند كه به آن ايمان مىآورند و كسانى كه به آن كفر مىورزند آنانند كه زيانكارند.
Yā Banī 'Isrā'īla Adhkurū Ni`matiya Allatī 'An`amtu `Alaykum Wa 'Annī Fađđaltukum `Alá Al-`Ālamīna
122اى بنىاسرائيل! نعمت هاى مرا كه به شما عطا كردم و اينكه شما را بر جهانيان [زمان خودتان] برترى دادم، ياد كنيد.
Wa Attaqū Yawmāan Lā Tajzī Nafsun `An Nafsin Shay'āan Wa Lā Yuqbalu Minhā `Adlun Wa Lā Tanfa`uhā Shafā`atun Wa Lā Hum Yunşarūna
123و از روزى پروا كنيد كه نه كسى از كسى عذابى را دفع مىكند، و نه از كسى [در برابر گناهانش] فديه و عوضى مىگيرند، و نه كسى را شفاعتى سود دهد، و نه [براى رهايى از آتش دوزخ] يارى مىشوند.
Wa 'Idh Abtalá 'Ibrāhīma Rabbuhu Bikalimātin Fa'atammahunna Qāla 'Innī Jā`iluka Lilnnāsi 'Imāmāan Qāla Wa Min Dhurrīyatī Qāla Lā Yanālu `Ahdī Až-Žālimīna
124و [ياد كنيد] هنگامى كه ابراهيم را پروردگارش به امورى [دشوار و سخت] آزمايش كرد، پس او همه را به طور كامل به انجام رسانيد، پروردگارش [به خاطر شايستگى ولياقت او] فرمود: من تو را براى همه مردم پيشوا و امام قرار دادم. ابراهيم گفت: و از دودمانم [نيز پيشوايانى برگزين]. [پروردگار] فرمود: پيمان من [كه امامت و پيشوايى است] به ستمكاران نمىرسد.
Wa 'Idh Ja`alnā Al-Bayta Mathābatan Lilnnāsi Wa 'Amnāan Wa Attakhidhū Min Maqāmi 'Ibrāhīma Muşallan Wa `Ahidnā 'Ilá 'Ibrāhīma Wa 'Ismā`īla 'An Ţahhirā Baytiya Lilţţā'ifīna Wa Al-`Ākifīna Wa Ar-Rukka`i As-Sujūdi
125و [ياد كنيد] هنگامى كه ما اين خانه [كعبه] را براى همه مردم محل گردهمايى و جاى امن وامان قرار داديم، و [فرمان داديم:] از مقام ابراهيم جايگاهى براى نماز انتخاب كنيد. و به ابراهيم و اسماعيل سفارش كرديم كه: خانهام را براى طواف كنندگان و اعتكافكنندگان و ركوع كنندگان وسجدهگذاران [از هر آلودگى ظاهرى و باطنى] پاكيزه كنيد.
Wa 'Idh Qāla 'Ibrāhīmu Rabbi 'Aj`al Hādhā Baladāan 'Āmināan Wa Arzuq 'Ahlahu Mina Ath-Thamarāti Man 'Āmana Minhum Billāhi Wa Al-Yawmi Al-'Ākhiri Qāla Wa Man Kafara Fa'umatti`uhu Qalīlāan Thumma 'Ađţarruhu 'Ilá `Adhābi An-Nāri Wa Bi'sa Al-Maşīru
126و [ياد كنيد] آن گاه كه ابراهيم گفت: پروردگارا! اين [مكان] را شهرى امن قرار ده و اهلش را آنان كه به خدا و روز قيامت ايمان آوردهاند از هر نوع ميوه و محصول روزى بخش. خدا فرمود: [دعايت را درباره مؤمنان اجابت كردم، ولى] هر كه كفر ورزد بهره اندكى به او خواهم داد، سپس او را به عذاب آتش مىكشانم و آن بد بازگشت گاهى است.
Wa 'Idh Yarfa`u 'Ibrāhīmu Al-Qawā`ida Mina Al-Bayti Wa 'Ismā`īlu Rabbanā Taqabbal Minnā 'Innaka 'Anta As-Samī`u Al-`Alīmu
127و [ياد كنيد] زمانى كه ابراهيم و اسماعيل پايههاى خانه كعبه را بالا مىبردند [و به پيشگاه حق مىگفتند:] پروردگارا! [اين عمل را] از ما بپذير كه تو شنوا و دانايى،
Rabbanā Wa Aj`alnā Muslimayni Laka Wa Min Dhurrīyatinā 'Ummatan Muslimatan Laka Wa 'Arinā Manāsikanā Wa Tub `Alaynā 'Innaka 'Anta At-Tawwābu Ar-Raĥīmu
128پروردگارا! ما را [با همه وجود] تسليم خود قرار ده، و نيز از دودمان ما امتى كه تسليم تو باشند پديد آر، و راه و رسم عبادتمان را به ما نشان ده، و توبه ما را بپذير، كه تو بسيار توبهپذير و مهربانى،
Rabbanā Wa Ab`ath Fīhim Rasūlāan Minhum Yatlū `Alayhim 'Āyātika Wa Yu`allimuhumu Al-Kitāba Wa Al-Ĥikmata Wa Yuzakkīhim 'Innaka 'Anta Al-`Azīzu Al-Ĥakīmu
129پروردگارا! در ميان آنان پيامبرى از خودشان برانگيز، كه آيات تو را بر آنان بخواند، و آنان را كتاب و حكمت بياموزد، و [از آلودگىهاى ظاهرى و باطنى] پاكشان كند؛ زيرا تو تواناى شكستناپذير و حكيمى.
Wa Man Yarghabu `An Millati 'Ibrāhīma 'Illā Man Safiha Nafsahu Wa Laqadi Aşţafaynāhu Fī Ad-Dunyā Wa 'Innahu Fī Al-'Ākhirati Lamina Aş-Şāliĥīna
130وكيست كه از آيين ابراهيم روى گردان شود، جز كسى كه خود را خوار و بىارزش كند و خويش را به نادانى و سبك مغزى زند؟ يقينا ما ابراهيم را در دنيا [به امامت و رسالت] برگزيديم، و قطعا در آخرت از شايستگان است.
'Idh Qāla Lahu Rabbuhu 'Aslim Qāla 'Aslamtu Lirabbi Al-`Ālamīna
131[و ياد كنيد] هنگامى كه پروردگارش به او فرمود: تسليم باش. گفت: به پروردگار جهانيان تسليم شدم.
Wa Waşşá Bihā 'Ibrāhīmu Banīhi Wa Ya`qūbu Yā Banīya 'Inna Allāha Aşţafá Lakumu Ad-Dīna Falā Tamūtunna 'Illā Wa 'Antum Muslimūna
132و ابراهيم و يعقوب پسرانشان را به آيين اسلام سفارش كردند كه: اى پسران من! يقينا خدا اين دين را براى شما برگزيده، پس شما بايد جز در حالى كه مسلمان باشيد، نميريد.
'Am Kuntum Shuhadā'a 'Idh Ĥađara Ya`qūba Al-Mawtu 'Idh Qāla Libanīhi Mā Ta`budūna Min Ba`dī Qālū Na`budu 'Ilahaka Wa 'Ilaha 'Ābā'ika 'Ibrāhīma Wa 'Ismā`īla Wa 'Isĥāqa 'Ilahāan Wāĥidāan Wa Naĥnu Lahu Muslimūna
133آيا شما [يهوديان كه ادعا مىكنيد يعقوب پسرانش را به آيين شما سفارش كرد] هنگامى كه يعقوب را مرگ در رسيد [كنار بستر او] حاضر بوديد؟ [يقينا حاضر نبوديد] آن گاه كه به پسران خود گفت: پس از من چه چيزى را مىپرستيد؟ گفتند: خداى تو و خداى پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را كه خداى يگانه است مىپرستيم، و ما تسليم اوييم.
Tilka 'Ummatun Qad Khalat Lahā Mā Kasabat Wa Lakum Mā Kasabtum Wa Lā Tus'alūna `Ammā Kānū Ya`malūna
134آنان گروهى بودند كه درگذشتند، آنچه [از طاعت و معصيت] به دست آوردند مربوط به خود آنان است، و آنچه شما به دست آورديد مربوط به خود شماست؛ و شما در برابر آنچه آنان انجام مىدادند، مسئول نيستيد.
Wa Qālū Kūnū Hūdāan 'Aw Naşārá Tahtadū Qul Bal Millata 'Ibrāhīma Ĥanīfāan Wa Mā Kāna Mina Al-Mushrikīna
135و [اهل كتاب به مردم مؤمن] گفتند: يهودى يا نصرانى باشيد تا هدايت يابيد. بگو: بلكه از آيين ابراهيم يكتاپرست و حقگرا [پيروى مىكنيم نه از آيين تحريف شده شما كه عين گمراهى است] و او هرگز از مشركان نبود،
Qūlū 'Āmannā Billāhi Wa Mā 'Unzila 'Ilaynā Wa Mā 'Unzila 'Ilá 'Ibrāhīma Wa 'Ismā`īla Wa 'Isĥāqa Wa Ya`qūba Wa Al-'Asbāţi Wa Mā 'Ūtiya Mūsá Wa `Īsá Wa Mā 'Ūtiya An-Nabīyūna Min Rabbihim Lā Nufarriqu Bayna 'Aĥadin Minhum Wa Naĥnu Lahu Muslimūna
136[شما مردم مؤمن از روى حقيقت] بگوييد [و اقرار كنيد:] ما به خدا و آنچه به سوى ما نازل شده، و به آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و نوادگان [داراى مقام نبوت] آنان فرود آمده، و به آنچه به موسى و عيسى و آنچه به پيامبران از ناحيه پروردگارشان داده شده ايمان آورديم؛ ميان هيچ يك از آنان [در اينكه از سوى خدا براى هدايت مردم مبعوث شدهاند] فرقى نمىگذاريم، و ما در برابر او تسليم هستيم.
Fa'in 'Āmanū Bimithli Mā 'Āmantum Bihi Faqadi Ahtadaw Wa 'In Tawallawā Fa'innamā Hum Fī Shiqāqin Fasayakfīkahumu Allāhu Wa Huwa As-Samī`u Al-`Alīmu
137پس اگر آنان هم به آنچه شما به آن ايمان آوردهايد، ايمان آورند [كه ايمان به قرآن و به پيامبر است] مسلما هدايت يافتهاند، و اگر روى برتابند جز اين نيست كه در ستيز و دشمنىاند؛ پس به زودى خدا شر آنان را [به كشته شدن يا آوارگى از خانه و كاشانه] دفع خواهد كرد؛ و او شنوا و داناست.
Şibghata Allāhi Wa Man 'Aĥsanu Mina Allāhi Şibghatan Wa Naĥnu Lahu `Ābidūna
138[به يهود و نصارى بگوييد:] رنگ خدا را [كه اسلام است، انتخاب كنيد] و چه كسى رنگش نيكوتر از رنگ خداست؟ و ما فقط پرستش كنندگان اوييم.
Qul 'Atuĥājjūnanā Fī Al-Lahi Wa Huwa Rabbunā Wa Rabbukum Wa Lanā 'A`mālunā Wa Lakum 'A`mālukum Wa Naĥnu Lahu Mukhlişūna
139بگو: آيا با ما در باره خدا گفتگوى بىمنطق و احتجاج نادرست مىكنيد؟! در حالى كه او پروردگار ما و شماست [و همه كارهايش بر وفق حكمت و مصلحت است، و جاى گفتگوى بىمنطق و احتجاج نادرست نيست]؛ و اعمال ما مربوط به خود ما و اعمال شما مربوط به خود شماست، و ما [در ايمان، اعتقاد، طاعت و عبادت] براى او اخلاص مىورزيم.
'Am Taqūlūna 'Inna 'Ibrāhīma Wa 'Ismā`īla Wa 'Isĥāqa Wa Ya`qūba Wa Al-'Asbāţa Kānū Hūdāan 'Aw Naşārá Qul 'A'antum 'A`lamu 'Ami Allāhu Wa Man 'Ažlamu Mimman Katama Shahādatan `Indahu Mina Allāhi Wa Mā Al-Lahu Bighāfilin `Ammā Ta`malūna
140آيا مىگوييد: ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و نوادگان [داراى مقام نبوت] آنان يهودى يا نصرانى بودند؟! بگو: شما داناتريد يا خدا؟ [شما به يقين مىدانيد كه آنان يهودى و نصرانى نبودند، پس چرا واقعيت را پنهان مىداريد؟!] وستمكارتر از كسى كه شهادتى را كه از خدا نزد اوست پنهان كند، كيست؟ وخدا از آنچه انجام مىدهيد، بىخبر نيست.
Tilka 'Ummatun Qad Khalat Lahā Mā Kasabat Wa Lakum Mā Kasabtum Wa Lā Tus'alūna `Ammā Kānū Ya`malūna
141آنان گروهى بودند كه درگذشتند؛ آنچه [طاعت و معصيت] به دست آوردند مربوط به خود آنان است و آنچه شما به دست آورديد مربوط به خود شماست؛ و شما در برابر آنچه آنان انجام مىدادند، مسئول نيستند.
Sayaqūlu As-Sufahā'u Mina An-Nāsi Mā WaLlāhum `An Qiblatihimu Allatī Kānū `Alayhā Qul Lillāh Al-Mashriqu Wa Al-Maghribu Yahdī Man Yashā'u 'Ilá Şirāţin Mustaqīmin
142به زودى مردم سبك مغز مىگويند: چه چيزى مسلمانان را از قبلهاى كه بر آن بودند [يعنى بيت المقدس، به سوى كعبه] گردانيد؟ بگو: مالكيت مشرق و مغرب فقط ويژه خداست، هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مىكند.
Wa Kadhalika Ja`alnākum 'Ummatan Wasaţāan Litakūnū Shuhadā'a `Alá An-Nāsi Wa Yakūna Ar-Rasūlu `Alaykum Shahīdāan Wa Mā Ja`alnā Al-Qiblata Allatī Kunta `Alayhā 'Illā Lina`lama Man Yattabi`u Ar-Rasūla Mimman Yanqalibu `Alá `Aqibayhi Wa 'In Kānat Lakabīratan 'Illā `Alá Al-Ladhīna Hadá Allāhu Wa Mā Kāna Allāhu Liyuđī`a 'Īmānakum 'Inna Allāha Bin-Nāsi Lara'ūfun Raĥīmun
143و همان گونه [كه شما را به راه راست هدايت كرديم] شما را امتى ميانه [ومعتدل و پيراسته از افراط و تفريط] قرار داديم تا [در ايمان، عمل، درستى و راستى] بر مردم گواه باشيد و پيامبر هم گواه بر شما باشد. و ما قبلهاى را كه بر آن بودى فقط به خاطر اين قرار داديم تا كسانى كه از پيامبر پيروى مىكنند از كسانى كه از اسلام و اطاعت پيامبر برمىگردند [و متعصبانه به قبله پيش از كعبه مىمانند] معلوم و مشخص كنيم؛ گر چه اين حكم جز بر كسانى كه خدا هدايتشان كرده گران و دشوار بود. و خدا بر آن نيست كه ايمان شما را تباه كند؛ زيرا خدا به همه مردم رئوف و مهربان است.
Qad Nará Taqalluba Wajhika Fī As-Samā'i Falanuwalliyannaka Qiblatan Tarđāhā Fawalli Wajhaka Shaţra Al-Masjidi Al-Ĥarāmi Wa Ĥaythu Mā Kuntum Fawallū Wujūhakum Shaţrahu Wa 'Inna Al-Ladhīna 'Ūtū Al-Kitāba Laya`lamūna 'Annahu Al-Ĥaqqu Min Rabbihim Wa Mā Al-Lahu Bighāfilin `Ammā Ya`malūna
144ما گردانيدن رويت را در [جهت] آسمان [چون كسى كه به انتظار مطلبى باشد] مىبينيم؛ پس يقينا تو را به سوى قبلهاى كه آن را بپسندى برمى گردانيم؛ پس رويت را به سوى مسجد الحرام گردان؛ و [شما اى مسلمانان!] هر جا كه باشيد، روى خود را به سوى آن برگردانيد. و مسلما اهل كتاب مىدانند كه اين تغيير قبله [از بيت المقدس به كعبه] از سوى پروردگارشان [كارى] درست و حق است؛ [زيرا در تورات و انجيلشان خواندهاند كه پيامبر اسلام به دو قبله نماز خواهد خواند] و خدا از آنچه [بر ضد پيامبر و مؤمنان] انجام مىدهند، بىخبر نيست.
Wa La'in 'Atayta Al-Ladhīna 'Ūtū Al-Kitāba Bikulli 'Āyatin Mā Tabi`ū Qiblataka Wa Mā 'Anta Bitābi`in Qiblatahum Wa Mā Ba`đuhum Bitābi`in Qiblata Ba`đin Wa La'ini Attaba`ta 'Ahwā'ahum Min Ba`di Mā Jā'aka Mina Al-`Ilmi 'Innaka 'Idhāan Lamina Až-Žālimīna
145[به خدا] سوگند اگر براى اهل كتاب هر نشانه و دليلى بياورى، از قبله تو پيروى نمىكنند، و تو هم از قبله آنان پيروى نخواهى كرد و [نيز] برخى از آنان [كه يهودىاند] از قبله ديگران [كه نصرانىاند] پيروى نخواهند كرد. اگر پس از دانشى كه [چون قرآن] برايت آمده از هوا و هوسهاى آنان پيروى كنى، مسلما در آن صورت از ستمكاران خواهى بود.
Al-Ladhīna 'Ātaynāhumu Al-Kitāba Ya`rifūnahu Kamā Ya`rifūna 'Abnā'ahum Wa 'Inna Farīqāan Minhum Layaktumūna Al-Ĥaqqa Wa Hum Ya`lamūna
146اهل كتاب، پيامبر اسلام را [بر اساس اوصافش كه در تورات و انجيل خواندهاند] مىشناسند، به گونهاى كه پسران خود را مىشناسند؛ و مسلما گروهى از آنان حق را در حالى كه مىدانند، پنهان مىدارند.
Al-Ĥaqqu Min Rabbika Falā Takūnanna Mina Al-Mumtarīna
147[اين] حق [تغيير قبله] از سوى پروردگار توست؛ بنابراين از ترديد كنندگان مباش.
Wa Likullin Wijhatun Huwa Muwallīhā Fāstabiqū Al-Khayrāti 'Ayna Mā Takūnū Ya'ti Bikumu Allāhu Jamī`āan 'Inna Allāha `Alá Kulli Shay'in Qadīrun
148براى هر گروهى قبلهاى است كه خدا گرداننده روى آن گروه به آن قبله است؛ پس [درباره قبله، نزاع و كشمكش نكنيد و به جاى بحث و گفتگو] به جانب نيكىها و كارهاى خير پيشى جوييد. خدا همه شما را هر جا كه باشيد [به صحراى محشر] مىآورد؛ مسلما خدا بر هر كارى تواناست.
Wa Min Ĥaythu Kharajta Fawalli Wajhaka Shaţra Al-Masjidi Al-Ĥarāmi Wa 'Innahu Lalĥaqqu Min Rabbika Wa Mā Al-Lahu Bighāfilin `Ammā Ta`malūna
149از هر جا [براى سفر يا كار ديگر] بيرون شدى، رويت را [در حال اقامه نماز] به سوى مسجد الحرام بگردان. بدون ترديد اين فرمان از نزد پروردگارت درست وحق است و خدا از آنچه انجام مىدهيد، بىخبر نيست.
Wa Min Ĥaythu Kharajta Fawalli Wajhaka Shaţra Al-Masjidi Al-Ĥarāmi Wa Ĥaythu Mā Kuntum Fawallū Wujūhakum Shaţrahu Li'allā Yakūna Lilnnāsi `Alaykum Ĥujjatun 'Illā Al-Ladhīna Žalamū Minhum Falā Takhshawhum Wa Akhshawnī Wa Li'atimma Ni`matī `Alaykum Wa La`allakum Tahtadūna
150[آرى] و از هرجا بيرون شدى، رويت را [در حال اقامه نماز] به سوى مسجدالحرام بگردان؛ و [شما اى مؤمنان!] هر جا كه باشيد، رويتان را [در حال اقامه نماز] به سوى آن بگردانيد، تا مردم را جز ستمكاران [لجوج، متكبر و ياوهگو] بر ضد شما دليل و برهانى نباشد. [مشركان نگويند: اگر آيين ابراهيم را ادعا دارد چرا به قبله او كه كعبه است رو نمىكند؟ و اهل كتاب نگويند: پيامبرى كه تورات و انجيل وعده داده، قبلهاش مسجدالحرام است، پس اين شخص كه به قبله ما نماز مىخواند، پيامبر موعود نيست؛] بنابراين از آنان نترسيد و از من بترسيد، و [تغيير قبله] براى آن است كه نعمتم را بر شما كامل كنم تا [به احكام و سنن الهى] هدايت شويد.
Kamā 'Arsalnā Fīkum Rasūlāan Minkum Yatlū `Alaykum 'Āyātinā Wa Yuzakkīkum Wa Yu`allimukumu Al-Kitāba Wa Al-Ĥikmata Wa Yu`allimukum Mā Lam Takūnū Ta`lamūna
151همان گونه كه [تغيير قبله، كامل كردن نعمت است، اين حقيقت هم كامل كردن نعمت است كه] در ميان شما رسولى از خودتان فرستاديم كه همواره آيات ما را بر شما مىخواند، و شما را [از هر نوع آلودگى ظاهرى و باطنى] پاك و پاكيزه مىكند، و كتاب وحكمت به شما مىآموزد، وآنچه را نمىدانستيد به شما تعليم مىدهد.
Fādhkurūnī 'Adhkurkum Wa Ashkurū Lī Wa Lā Takfurūni
152پس مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم و مرا سپاس گزاريد و كفران نعمت نكنيد.
Yā 'Ayyuhā Al-Ladhīna 'Āmanū Asta`īnū Biş-Şabri Wa Aş-Şalāati 'Inna Allāha Ma`a Aş-Şābirīna
153اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از صبر و نماز [در همه امور زندگى] يارى جوييد؛ زيرا خدا با صابران است.
Wa Lā Taqūlū Liman Yuqtalu Fī Sabīli Allāhi 'Amwātun Bal 'Aĥyā'un Wa Lakin Lā Tash`urūna
154و به آنان كه در راه خدا كشته مىشوند مرده نگوييد، بلكه [در عالم برزخ] داراى حياتاند، ولى شما [كيفيت آن حيات را] درك نمىكنيد.
Wa Lanabluwannakum Bishay'in Mina Al-Khawfi Wa Al-Jū`i Wa Naqşin Mina Al-'Amwli Wa Al-'Anfusi Wa Ath-Thamarāti Wa Bashshiri Aş-Şābirīna
155و بىترديد شما را به چيزى اندك از ترس و گرسنگى و كاهش بخشى از اموال و كسان و محصولات [نباتى يا ثمرات باغ زندگى از زن و فرزند] آزمايش مىكنيم. و صبركنندگان را بشارت ده.
Al-Ladhīna 'Idhā 'Aşābat/hum Muşībatun Qālū 'Innā Lillāh Wa 'Innā 'Ilayhi Rāji`ūna
156همان كسانى كه چون بلا و آسيبى به آنان رسد گويند: ما مملوك خداييم و يقينا به سوى او بازمىگرديم.
'Ūlā'ika `Alayhim Şalawātun Min Rabbihim Wa Raĥmatun Wa 'Ūlā'ika Humu Al-Muhtadūna
157آنانند كه درودها و رحمتى از سوى پروردگارشان بر آنان است و آنانند كه هدايت يافتهاند.
'Inna Aş-Şafā Wa Al-Marwata Min Sha`ā'iri Allāhi Faman Ĥajja Al-Bayta 'Aw A`tamara Falā Junāĥa `Alayhi 'An Yaţţawwafa Bihimā Wa Man Taţawwa`a Khayrāan Fa'inna Allāha Shākirun `Alīmun
158بىترديد صفا و مروه از نشانههاى خداست؛ پس كسى كه حج خانه كعبه كند، يا عمره انجام دهد، بر او گناهى نيست كه بر آن دو طواف كند. و كسى كه [به خواست خودش افزون بر واجبات] كار نيكى [چون طواف و سعى مستحب] انجام دهد، بدون ترديد خدا [در برابر عمل او] پاداش دهنده و [به كار وحال او] داناست.
'Inna Al-Ladhīna Yaktumūna Mā 'Anzalnā Mina Al-Bayyināti Wa Al-Hudá Min Ba`di Mā Bayyannāhu Lilnnāsi Fī Al-Kitābi 'Ūlā'ika Yal`anuhumu Allāhu Wa Yal`anuhumu Al-Lā`inūna
159يقينا كسانى كه آنچه را ما از دلايل آشكار و [وسيله] هدايت نازل كرديم، پس از آنكه همه آن را در كتاب [تورات و انجيل] براى مردم روشن ساختيم، پنهان مىكنند [تا مردم به قرآن و پيامبر ايمان نياورند] خدا لعنتشان مىكند، و لعنت كنندگان هم لعنتشان مىكنند.
'Illā Al-Ladhīna Tābū Wa 'Aşlaĥū Wa Bayyanū Fa'ūlā'ika 'Atūbu `Alayhim Wa 'Anā At-Tawwābu Ar-Raĥīmu
160مگر كسانى كه توبه كردند، و [مفاسد خود را] اصلاح نمودند، و [آنچه را پنهان كرده بودند] براى مردم روشن ساختند، پس توبه آنان را مىپذيرم؛ زيرا من بسيار توبهپذير و مهربانم.
'Inna Al-Ladhīna Kafarū Wa Mātū Wa Hum Kuffārun 'Ūlā'ika `Alayhim La`natu Allāhi Wa Al-Malā'ikati Wa An-Nāsi 'Ajma`īna
161قطعا كسانى كه كافر شدند، و در حال كفر از دنيا رفتند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنان است.
Khālidīna Fīhā Lā Yukhaffafu `Anhumu Al-`Adhābu Wa Lā Hum Yunžarūna
162در آن لعنت جاودانهاند نه عذاب از آنان سبك شود، و نه مهلتشان دهند [تا عذر خواهى كنند].
Wa 'Ilahukum 'Ilahun Wāĥidun Lā 'Ilāha 'Illā Huwa Ar-Raĥmānu Ar-Raĥīmu
163و خداى شما خداى يگانه است، جز او خدايى نيست، رحمتش بىاندازه و مهربانىاش هميشگى است.
'Inna Fī Khalqi As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Wa Akhtilāfi Al-Layli Wa An-Nahāri Wa Al-Fulki Allatī Tajrī Fī Al-Baĥri Bimā Yanfa`u An-Nāsa Wa Mā 'Anzala Allāhu Mina As-Samā'i Min Mā'in Fa'aĥyā Bihi Al-'Arđa Ba`da Mawtihā Wa Baththa Fīhā Min Kulli Dābbatin Wa Taşrīfi Ar-Riyāĥi Wa As-Saĥābi Al-Musakhkhari Bayna As-Samā'i Wa Al-'Arđi La'āyātin Liqawmin Ya`qilūna
164بىترديد در آفرينش آسمانها و زمين و رفت و آمد شب و روز و كشتىهايى كه در درياها [با جابجا كردن مسافر و كالا] به سود مردم روانند و بارانى كه خدا از آسمان نازل كرده و به وسيله آن زمين را پس از مردگىاش زنده ساخته و در آن از هر نوع جنبندهاى پراكنده كرده و گرداندن بادها و ابر مسخر ميان آسمان و زمين، نشانههايى است [از توحيد، ربوبيت و قدرت خدا] براى گروهى كه مىانديشند.
Wa Mina An-Nāsi Man Yattakhidhu Min Dūni Allāhi 'Andādāan Yuĥibbūnahum Kaĥubbi Allāhi Wa Al-Ladhīna 'Āmanū 'Ashaddu Ĥubbāan Lillāh Wa Law Yará Al-Ladhīna Žalamū 'Idh Yarawna Al-`Adhāba 'Anna Al-Qūwata Lillāh Jamī`āan Wa 'Anna Allāha Shadīdu Al-`Adhābi
165و برخى از مردم به جاى خدا معبودهايى انتخاب مىكنند كه آنها را آن گونه كه سزاوار است خدا را دوست داشت، دوست مىدارند؛ ولى آنان كه ايمان آوردهاند، محبت و عشقشان به خدا بيشتر و قوىتر است. و اگر كسانى كه [با انتخاب معبودهاى باطل] ستم روا داشتند، هنگامى كه عذاب را ببينند، بىترديد بفهمند كه همه قدرت ويژه خداست [و معبودهاى باطل، هيچ و پوچاند] و خدا سخت كيفر است.
'Idh Tabarra'a Al-Ladhīna Attubi`ū Mina Al-Ladhīna Attaba`ū Wa Ra'awā Al-`Adhāba Wa Taqaţţa`at Bihimu Al-'Asbābu
166در آن هنگام پيشوايان [شرك و كفر] از پيروانشان بيزارى جويند، و عذاب را مشاهده كنند، و همه دستآويزها و پيوندها از آنان بريده شود.
Wa Qāla Al-Ladhīna Attaba`ū Law 'Anna Lanā Karratan Fanatabarra'a Minhum Kamā Tabarra'ū Minnā Kadhālika Yurīhimu Allāhu 'A`mālahum Ĥasarātin `Alayhim Wa Mā Hum Bikhārijīna Mina An-Nāri
167و آنان كه [به جاى خدا از پيشوايان شرك و كفر] پيروى كردند، گويند: كاش براى ما بازگشتى [به دنيا] بود تا ما هم از آنان بيزارى مىجستيم، همان گونه كه آنان از ما بيزارى جستند. خدا اين گونه اعمالشان را كه براى آنان مايه اندوه و دريغ است به آنان نشان مىدهد، و اينان هرگز از آتش بيرون آمدنى نيستند.
Yā 'Ayyuhā An-Nāsu Kulū Mimmā Fī Al-'Arđi Ĥalālāan Ţayyibāan Wa Lā Tattabi`ū Khuţuwāti Ash-Shayţāni 'Innahu Lakum `Adūwun Mubīn
168اى مردم! از آنچه [از انواع ميوهها و خوردنىها] در زمين حلال و پاكيزه است بخوريد، و از گامهاى شيطان پيروى نكنيد؛ زيرا او نسبت به شما دشمنى آشكار است.
'Innamā Ya'murukum Bis-Sū'i Wa Al-Faĥshā'i Wa 'An Taqūlū `Alá Allāhi Mā Lā Ta`lamūna
169فقط شما را به بدى و زشتى فرمان مىدهد، و اينكه جاهلانه امورى را [به عنوان حلال و حرام] به خدا نسبت دهيد.
Wa 'Idhā Qīla Lahum Attabi`ū Mā 'Anzala Allāhu Qālū Bal Nattabi`u Mā 'Alfaynā `Alayhi 'Ābā'anā 'Awalaw Kāna 'Ābā'uuhum Lā Ya`qilūna Shay'āan Wa Lā Yahtadūna
170و هنگامى كه به آنان [كه آلوده به شرك و كفرند] گويند: از آنچه خدا نازل كرده پيروى كنيد، پاسخ دهند: نه، بلكه از آيينى كه پدرانمان را بر آن يافتيم، پيروى مىكنيم. آيا هر چند پدرانشان چيزى نمىفهميدند و راه نمىيافتهاند [باز كوركورانه از آنان پيروى خواهند كرد؟!]
Wa Mathalu Al-Ladhīna Kafarū Kamathali Al-Ladhī Yan`iqu Bimā Lā Yasma`u 'Illā Du`ā'an Wa Nidā'an Şummun Bukmun `Umyun Fahum Lā Ya`qilūna
171داستان [دعوت كننده] كافران [به ايمان]، مانند كسى است كه به حيوانى [براى رهاندنش از خطر] بانگ مىزند، ولى آن حيوان جز آوا و صدا [آن هم آوا و صدايى كه مفهومش را درك نمىكند] نمىشنود. [كافران، در حقيقت] كر و لال و كورند به همين سبب [درباره حقايق] انديشه نمىكنند.
Yā 'Ayyuhā Al-Ladhīna 'Āmanū Kulū Min Ţayyibāti Mā Razaqnākum Wa Ashkurū Lillāh 'In Kuntum 'Īyāhu Ta`budūna
172اى اهل ايمان! از انواع ميوهها و خوردنىهاى پاكيزهاى كه روزى شما كردهايم بخوريد، و خدا را سپاس گزاريد، اگر فقط او را مىپرستيد.
'Innamā Ĥarrama `Alaykumu Al-Maytata Wa Ad-Dama Wa Laĥma Al-Khinzīri Wa Mā 'Uhilla Bihi Lighayri Allāhi Famani Ađţurra Ghayra Bāghin Wa Lā `Ādin Falā 'Ithma `Alayhi 'Inna Allāha Ghafūrun Raĥīmun
173جز اين نيست كه خدا [براى مصون ماندن شما از زيانهاى جسمى و روحى] مردار و خون و گوشت خوك و حيوانى را كه [هنگام ذبح] نام غير خدا بر آن برده شده بر شما حرام كرده. پس كسى كه [براى نجات جانش از خطر] به خوردن آنها ناچار شود، در حالى كه خواهان لذت نباشد و از حد لازم تجاوز نكند، گناهى بر او نيست؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
'Inna Al-Ladhīna Yaktumūna Mā 'Anzala Allāhu Mina Al-Kitābi Wa Yashtarūna Bihi Thamanāan Qalīlāan 'Ūlā'ika Mā Ya'kulūna Fī Buţūnihim 'Illā An-Nāra Wa Lā Yukallimuhumu Allāhu Yawma Al-Qiyāmati Wa Lā Yuzakkīhim Wa Lahum `Adhābun 'Alīmun
174قطعا كسانى كه آنچه را خدا از كتاب [تورات و انجيل به عنوان حلال و حرام] نازل كرده [به سود خود از بىسوادان يهود و نصارى] پنهان مىكنند، و در برابر اين پنهان كارى بهاى اندكى به دست مىآورند، جز آتش به شكمهاى خود نمىريزند. و خدا روز قيامت با آنان سخن نمىگويد، و [از گناهان و زشتىها] پاكشان نمىكند، و براى آنان عذابى دردناك است.
'Ūlā'ika Al-Ladhīna Ashtarawā Ađ-Đalālata Bil-Hudá Wa Al-`Adhāba Bil-Maghfirati Famā 'Aşbarahum `Alá An-Nāri
175اينانند كه گمراهى را به جاى هدايت، و عذاب را به عوض آمرزش خريدهاند، شگفتا! چه شكيبايند بر آتش.
Dhālika Bi'anna Allāha Nazzala Al-Kitāba Bil-Ĥaqqi Wa 'Inna Al-Ladhīna Akhtalafū Fī Al-Kitābi Lafī Shiqāqin Ba`īdin
176آن عذاب به خاطر اين است كه خدا كتاب آسمانى را به درستى و راستى نازل كرد [ولى اينان، آن را واگذاشتند و در تكذيبش كوشيدند و آن را مايه اختلاف قرار دادند] و يقينا آنان كه در [مفهوم و محتواى] كتاب اختلاف كردند [تا حقايق از مردم پنهان بماند] در دشمنى دور و درازى قرار دارند.
Laysa Al-Birra 'An Tuwallū Wujūhakum Qibala Al-Mashriqi Wa Al-Maghribi Wa Lakinna Al-Birra Man 'Āmana Billāhi Wa Al-Yawmi Al-'Ākhiri Wa Al-Malā'ikati Wa Al-Kitābi Wa An-Nabīyīna Wa 'Ātá Al-Māla `Alá Ĥubbihi Dhawī Al-Qurbá Wa Al-Yatāmá Wa Al-Masākīna Wa Abna As-Sabīli Wa As-Sā'ilīna Wa Fī Ar-Riqābi Wa 'Aqāma Aş-Şalāata Wa 'Ātá Az-Zakāata Wa Al-Mūfūna Bi`ahdihim 'Idhā `Āhadū Wa Aş-Şābirīna Fī Al-Ba'sā'i Wa Ađ-Đarrā'i Wa Ĥīna Al-Ba'si 'Ūlā'ika Al-Ladhīna Şadaqū Wa 'Ūlā'ika Humu Al-Muttaqūna
177نيكى اين نيست كه روى خود را به سوى مشرق و مغرب كنيد، بلكه نيكى [واقعى و كامل، كه شايسته است در همه امور شما ملاك و ميزان قرار گيرد، منش و رفتار و حركات] كسانى است كه به خدا و روز قيامت و فرشتگان و كتاب آسمانى و پيامبران ايمان آوردهاند، و مال و ثروتشان را با آنكه دوست دارند به خويشان و يتيمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى] بردگان مىدهند، و نماز را [با همه شرايطش] برپاى مىدارند، و زكات مىپردازند، و چون پيمان بندند وفاداران به پيمان خويشند، و در تنگدستى و تهيدستى و رنج و بيمارى و هنگام جنگ شكيبايند؛ اينانند كه [در ديندارى و پيروى از حق] راست گفتند، و اينانند كه پرهيزكارند.
Yā 'Ayyuhā Al-Ladhīna 'Āmanū Kutiba `Alaykumu Al-Qişāşu Fī Al-Qatlá Al-Ĥurru Bil-Ĥurri Wa Al-`Abdu Bil-`Abdi Wa Al-'Unthá Bil-'Unthá Faman `Ufiya Lahu Min 'Akhīhi Shay'un Fa Attibā`un Bil-Ma`rūfi Wa 'Adā'un 'Ilayhi Bi'iĥsānin Dhālika Takhfīfun Min Rabbikum Wa Raĥmatun Famani A`tadá Ba`da Dhālika Falahu `Adhābun 'Alīmun
178اى اهل ايمان! در مورد كشتهشدگان بر شما قصاص مقرر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن. پس كسى كه [مرتكب قتل شده چنانچه] از سوى برادر [دينى] اش [كه ولى مقتول است] مورد چيزى از عفو قرار گرفت [كه به جاى قصاص، ديه و خونبها پرداخت شود] پس پيروى از روش شايسته و پسنديده [نسبت به وضع مادى قاتل بر عهده عفو كننده است]، و پرداخت ديه و خونبها با نيكويى و خوشرويى [بر عهده قاتل است]. اين [حكم] تخفيف و رحمتى است از سوى پروردگارتان؛ پس هر كه بعد از عفو، تجاوز كند [و به قصاص قاتل برخيزد] براى او عذابى دردناك است.
Wa Lakum Fī Al-Qişāşi Ĥayāatun Yā 'Ūlī Al-'Albābi La`allakum Tattaqūna
179اى صاحبان خرد! براى شما در قصاص مايه زندگى است، باشد كه [از ريختن خون مردم بدون دليل شرعى] بپرهيزيد.
Kutiba `Alaykum 'Idhā Ĥađara 'Aĥadakumu Al-Mawtu 'In Taraka Khayrāan Al-Waşīyatu Lilwālidayni Wa Al-'Aqrabīna Bil-Ma`rūfi Ĥaqqāan `Alá Al-Muttaqīna
180بر شما مقرر و لازم شده چون يكى از شما را مرگ در رسد، اگر مالى از خود به جا گذاشته است، براى پدر و مادر و خويشان به طور شايسته و پسنديده وصيت كند. اين حقى است بر عهده پرهيزكاران.
Faman Baddalahu Ba`damā Sami`ahu Fa'innamā 'Ithmuhu `Alá Al-Ladhīna Yubaddilūnahu 'Inna Allāha Samī`un `Alīmun
181پس كسانى كه بعد از شنيدن وصيت، آن را تغيير دهند، گناهش فقط بر عهده آنانى است كه تغييرش مىدهند؛ يقينا خدا شنوا و داناست.
Faman Khāfa Min Mūşin Janafāan 'Aw 'Ithmāan Fa'aşlaĥa Baynahum Falā 'Ithma `Alayhi 'Inna Allāha Ghafūrun Raĥīmun
182پس كسى كه از انحراف وصيت كننده [در مورد حقوق ورثه] يا از گناه او [كه به كار نامشروع و ناحقى وصيت كند] بترسد، و ميان ورثه [با تغيير دادن وصيت بر اساس احكام دين] اصلاح دهد، گناهى بر او نيست؛ يقينا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
Yā 'Ayyuhā Al-Ladhīna 'Āmanū Kutiba `Alaykumu Aş-Şiyāmu Kamā Kutiba `Alá Al-Ladhīna Min Qablikum La`allakum Tattaqūna
183اى اهل ايمان! روزه بر شما مقرر و لازم شده، همان گونه كه بر پيشينيان شما مقرر و لازم شد، تا پرهيزكار شويد.
'Ayyāmāan Ma`dūdātin Faman Kāna Minkum Marīđāan 'Aw `Alá Safarin Fa`iddatun Min 'Ayyāmin 'Ukhara Wa `Alá Al-Ladhīna Yuţīqūnahu Fidyatun Ţa`āmu Miskīnin Faman Taţawwa`a Khayrāan Fahuwa Khayrun Lahu Wa 'An Taşūmū Khayrun Lakum 'In Kuntum Ta`lamūna
184[در] روزهايى چند [روزه بگيريد]؛ پس هر كه از شما بيمار يا در سفر باشد [به تعداد روزههاى فوت شده] از روزهاى ديگر [را روزه بگيرد]؛ و بر آنان كه روزه گرفتن طاقتفرساست، طعام دادن به يك نيازمند [به جاى هر روز] كفاره آن است. و هر كه به خواست خودش افزون بر كفاره واجب، بر طعام نيازمند بيفزايد، برايش بهتر است و روزه گرفتن [هر چند دشوار و سخت باشد] اگر [فضيلت و ثوابش را] بدانيد براى شما بهتر است.
Shahru Ramađāna Al-Ladhī 'Unzila Fīhi Al-Qur'ānu Hudan Lilnnāsi Wa Bayyinātin Mina Al-Hudá Wa Al-Furqāni Faman Shahida Minkumu Ash-Shahra Falyaşumhu Wa Man Kāna Marīđāan 'Aw `Alá Safarin Fa`iddatun Min 'Ayyāmin 'Ukhara Yurīdu Allāhu Bikumu Al-Yusra Wa Lā Yurīdu Bikumu Al-`Usra Wa Litukmilū Al-`Iddata Wa Litukabbirū Allaha `Alá Mā Hadākum Wa La`allakum Tashkurūna
185ماه رمضان كه قرآن در آن نازل شده، راهنماى مردم است و دلايلى روشن و آشكار از هدايت دارد، و مايه جدايى [حق از باطل] است. پس كسى كه در اين ماه [در وطنش] حاضر باشد بايد آن را روزه بدارد، و آنكه بيمار يا در سفر است، تعدادى از روزهاى ديگر را [به تعداد روزههاى فوت شده، روزه بدارد]. خدا آسانى و راحت شما را مىخواهد نه دشوارى و مشقت شما را. و [قضاى روزه] براى اين است كه شماره روزههايى را [كه در ماه رمضان به خاطر بيمارى يا سفر افطار كردهايد] كامل كنيد، و خدا را بر اينكه شما را هدايت فرموده بزرگ شماريد، و باشد كه سپاسگزاريد.
Wa 'Idhā Sa'alaka `Ibādī `Annī Fa'innī Qarībun 'Ujību Da`wata Ad-Dā`i 'Idhā Da`āni Falyastajībū Lī Wa Lyu'uminū Bī La`allahum Yarshudūna
186هنگامى كه بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] يقينا من نزديكم، دعاى دعا كننده را زمانى كه مرا بخواند اجابت مىكنم؛ پس بايد دعوتم را بپذيرند و به من ايمان آورند، تا [به حق و حقيقت] راه يابند [و به مقصد اعلى برسند].
'Uĥilla Lakum Laylata Aş-Şiyāmi Ar-Rafathu 'Ilá Nisā'ikum Hunna Libāsun Lakum Wa 'Antum Libāsun Lahunna `Alima Allāhu 'Annakum Kuntum Takhtānūna 'Anfusakum Fatāba `Alaykum Wa `Afā `Ankum Fāl'āna Bāshirūhunna Wa Abtaghū Mā Kataba Allāhu Lakum Wa Kulū Wa Ashrabū Ĥattá Yatabayyana Lakumu Al-Khayţu Al-'Abyađu Mina Al-Khayţi Al-'Aswadi Mina Al-Fajri Thumma 'Atimmū Aş-Şiyāma 'Ilá Al-Layli Wa Lā Tubāshirūhunna Wa 'Antum `Ākifūna Fī Al-Masājidi Tilka Ĥudūdu Allāhi Falā Taqrabūhā Kadhālika Yubayyinu Allāhu 'Āyātihi Lilnnāsi La`allahum Yattaqūna
187در شب روزهايى كه روزهدار هستيد، آميزش با زنانتان براى شما حلال شد. آنان براى شما لباسند و شما براى آنان لباسيد. خدا مىدانست كه شما [پيش از حلال شدن اين كار] به خود خيانت مىكرديد، پس توبه شما را پذيرفت و از شما در گذشت. اكنون [آزاد هستيد كه] با آنان آميزش كنيد و آنچه را خدا [در اين كار] براى شما مقرر داشته [از فضيلت، ثواب، پاكدامنى از حرام و فرزند شايسته] طلب كنيد. و بخوريد و بياشاميد تا رشته سپيد [صبح] از رشته سياه [شب] براى شما آشكار شود؛ سپس روزه را تا شب به پايان بريد. و در حالى كه در مساجد معتكف هستيد با زنان آميزش نكنيد. اينها حدود خداست، به آنها نزديك نشويد. خدا اين گونه آياتش را براى مردم بيان مىكند تا [از مخالفت اوامر و نواهى او] بپرهيزند.
Wa Lā Ta'kulū 'Amwālakum Baynakum Bil-Bāţili Wa Tudlū Bihā 'Ilá Al-Ĥukkāmi Lita'kulū Farīqāan Min 'Amwāli An-Nāsi Bil-'Ithmi Wa 'Antum Ta`lamūna
188و اموالتان را در ميان خود به باطل و ناحق مخوريد. و آن را به عنوان رشوه به سوى حاكمان و قاضيان سرازير نكنيد تا بخشى از اموال مردم را [با تكيه بر حكم ظالمانه آنان] به گناه و معصيت بخوريد، در حالى كه [زشتى كارتان را] مىدانيد.
Yas'alūnaka `Ani Al-'Ahillati Qul Hiya Mawāqītu Lilnnāsi Wa Al-Ĥajji Wa Laysa Al-Birru Bi'an Ta'tū Al-Buyūta Min Žuhūrihā Wa Lakinna Al-Birra Mani Attaqá Wa 'Tū Al-Buyūta Min 'Abwābihā Wa Attaqū Allaha La`allakum Tufliĥūna
189از تو درباره هلالهاى ماه مىپرسند، بگو: آنها وسيله تعيين اوقات [براى امور دنيايى و نظام زندگى] مردم و [تعيين زمان مراسم] حج است. و نيكى آن نيست كه به خانهها از پشت آنها وارد شويد، [چنان كه اعراب جاهلى در حال احرام حج از پشت ديوار خانه خود وارد مىشدند نه از در ورودى] بلكه نيكى [روش و منش] كسى است كه [از هر گناه و معصيتى] مىپرهيزد. و به خانهها از درهاى آنها وارد شويد؛ و از خدا پروا كنيد تا رستگار شويد.
Wa Qātilū Fī Sabīli Allāhi Al-Ladhīna Yuqātilūnakum Wa Lā Ta`tadū 'Inna Allāha Lā Yuĥibbu Al-Mu`tadīna
190و در راه خدا با كسانى كه با شما مىجنگند بجنگيد، و [هنگام جنگ از حدود الهى] تجاوز نكنيد، كه خدا تجاوزكاران را دوست ندارد.
Wāqtulūhum Ĥaythu Thaqiftumūhum Wa 'Akhrijūhum Min Ĥaythu 'Akhrajūkum Wa Al-Fitnatu 'Ashaddu Mina Al-Qatli Wa Lā Tuqātilūhum `Inda Al-Masjidi Al-Ĥarāmi Ĥattá Yuqātilūkum Fīhi Fa'in Qātalūkum Fāqtulūhum Kadhālika Jazā'u Al-Kāfirīna
191و آنان را [كه از هيچ گونه ستمى روگردان نيستند] هر جا يافتيد، به قتل برسانيد و از جايى كه شما را بيرون كردند بيرونشان كنيد و فتنه [شرك، بتپرستى، آزار مردم و بيرون راندشان از خانه و كاشانه] از قتل وكشتار بدتر است. و كنار مسجدالحرام با آنان نجنگيد مگر آنكه در آنجا با شما بجنگند؛ پس اگر با شما [در آنجا] جنگيدند، آنان را به قتل برسانيد كه پاداش وكيفر كافران همين است.
Fa'ini Antahawā Fa'inna Allāha Ghafūrun Raĥīmun
192اگر از فتنهگرى وجنگ بازايستند، يقينا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
Wa Qātilūhum Ĥattá Lā Takūna Fitnatun Wa Yakūna Ad-Dīnu Lillāh Fa'ini Antahawā Falā `Udwāna 'Illā `Alá Až-Žālimīna
193و با آنان بجنگيد تا فتنهاى [چون شرك، بتپرستى و حاكميت كفار] بر جاى نماند و دين فقط ويژه خدا باشد. پس اگر بازايستند [به جنگ با آنان پايان دهيد و از آن پس] تجاوزى جز بر ضد ستمكاران جايز نيست.
Ash-Shahru Al-Ĥarāmu Bish-Shahri Al-Ĥarāmi Wa Al-Ĥurumātu Qişāşun Famani A`tadá `Alaykum Fā`tadū `Alayhi Bimithli Mā A`tadá `Alaykum Wa Attaqū Allaha Wa A`lamū 'Anna Allāha Ma`a Al-Muttaqīna
194ماه حرام در برابر ماه حرام است [اگر دشمن حرمت آن را رعايت نكرد و با شما در آن جنگيد، شما هم براى حفظ كيان خود در همان ماه با او بجنگيد.] و همه حرمتها داراى قصاصاند. پس هر كه بر شما تعدى كرد، شما هم به مثل آن بر او تعدى كنيد، و از خدا پروا نماييد، و بدانيد كه خدا با پروا پيشگان است.
Wa 'Anfiqū Fī Sabīli Allāhi Wa Lā Tulqū Bi'aydīkum 'Ilá At-Tahlukati Wa 'Aĥsinū 'Inna Allāha Yuĥibbu Al-Muĥsinīna
195و در راه خدا انفاق كنيد و [با ترك اين كار پسنديده، يا هزينه كردن مال در راه نامشروع] خود را به هلاكت نيندازيد، ونيكى كنيد كه يقينا خدا نيكوكاران را دوست دارد.
Wa 'Atimmū Al-Ĥajja Wa Al-`Umrata Lillāh Fa'in 'Uĥşirtum Famā Astaysara Mina Al-Hadyi Wa Lā Taĥliqū Ru'ūsakum Ĥattá Yablugha Al-Hadyu Maĥillahu Faman Kāna Minkum Marīđāan 'Aw Bihi 'Adhan Min Ra'sihi Fafidyatun Min Şiyāmin 'Aw Şadaqatin 'Aw Nusukin Fa'idhā 'Amintum Faman Tamatta`a Bil-`Umrati 'Ilá Al-Ĥajji Famā Astaysara Mina Al-Hadyi Faman Lam Yajid Faşiyāmu Thalāthati 'Ayyāmin Fī Al-Ĥajji Wa Sab`atin 'Idhā Raja`tum Tilka `Asharatun Kāmilatun Dhālika Liman Lam Yakun 'Ahluhu Ĥāđirī Al-Masjidi Al-Ĥarāmi Wa Attaqū Allaha Wa A`lamū 'Anna Allāha Shadīdu Al-`Iqābi
196حج وعمره را براى خدا به پايان بريد، و اگر [به علتى] از انجام آن ممنوع شديد، آنچه را از قربانى براى شما ميسر است [قربانى كنيد و از احرام در آييد]؛ و سر خود را نتراشيد تا قربانى به محلش برسد؛ و از شما اگر كسى بيمار بود يا در سرش ناراحتى و آسيب داشت [و ناچار بود سر بتراشد، جايز است سر بتراشد و] كفارهاى چون روزه، يا صدقه يا قربانى بر عهده اوست. و هنگامى كه [از علل ممنوعيت] در امان بوديد، پس هر كه با پايان بردن عمره تمتع به سوى حج تمتع رود، آنچه از قربانى ميسر است [قربانى كند]. و كسى كه قربانى نيابد، سه روز روزه در همان سفر حج و هفت روز روزه هنگامى كه بازگشتيد بر عهده اوست؛ اين ده روز كامل است [و قابل كم و زياد شدن نيست]. اين وظيفه كسى است كه [خود و] خانوادهاش ساكن و مقيم [منطقه] مسجد الحرام نباشد. و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه خدا سخت كيفر است.
Al-Ĥajju 'Ash/hurun Ma`lūmātun Faman Farađa Fīhinna Al-Ĥajja Falā Rafatha Wa Lā Fusūqa Wa Lā Jidāla Fī Al-Ĥajji Wa Mā Taf`alū Min Khayrin Ya`lamhu Allāhu Wa Tazawwadū Fa'inna Khayra Az-Zādi At-Taqwá Wa Attaqūnī Yā 'Ūlī Al-'Albābi
197حج در ماههاى معين و معلومى است [شوال، ذوالقعده، ذوالحجه] پس كسى كه در اين ماهها حج را [با احرام بستن و تلبيه] بر خود واجب كرد، [بداند كه] در حج، آميزش با زنان و گناه و جدال [جايز] نيست. و آنچه از كار خير انجام دهيد خدا مىداند. و به نفع خود توشه برگيريد، كه بهترين توشه پرهيزكارى است و اى صاحبان خرد! از من پروا كنيد.
Laysa `Alaykum Junāĥun 'An Tabtaghū Fađlāan Min Rabbikum Fa'idhā 'Afađtum Min `Arafātin Fādhkurū Allaha `Inda Al-Mash`ari Al-Ĥarāmi Wa Adhkurūhu Kamā Hadākum Wa 'In Kuntum Min Qablihi Lamina Ađ-Đāllīna
198بر شما گناهى نيست كه [در ايام حج] از پروردگارتان [به وسيله تجارت و داد و ستد] فضل و روزى و منافع مادى بطلبيد. و هنگامى كه از عرفات كوچ كرديد، خدا را در مشعر الحرام ياد كنيد. [آرى] او را ياد كنيد همان گونه كه شما را هدايت كرد. و همانا شما پيش از اين از گمراهان بوديد.
Thumma 'Afīđū Min Ĥaythu 'Afāđa An-Nāsu Wa Astaghfirū Allaha 'Inna Allāha Ghafūrun Raĥīmun
199سپس از همان جايى كه مردم روانه مىشوند [به سوى منى] روانه شويد، و از خدا آمرزش بخواهيد؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
Fa'idhā Qađaytum Manāsikakum Fādhkurū Allaha Kadhikrikum 'Ābā'akum 'Aw 'Ashadda Dhikrāan Famina An-Nāsi Man Yaqūlu Rabbanā 'Ātinā Fī Ad-Dunyā Wa Mā Lahu Fī Al-'Ākhirati Min Khalāqin
200پس هنگامى كه مناسك [حجتان] را انجام داديد، پس خدا را آن گونه كه پدرانتان را ياد مىكنيد يا بهتر و بيشتر از آن ياد كنيد. پس گروهى از مردم [كوتاه فكر] مىگويند: پروردگارا! به ما در دنيا كالاى زندگى عطا كن. و آنان را در آخرت هيچ بهرهاى نيست.
Wa Minhum Man Yaqūlu Rabbanā 'Ātinā Fī Ad-Dunyā Ĥasanatan Wa Fī Al-'Ākhirati Ĥasanatan Wa Qinā `Adhāba An-Nāri
201و گروهى از آنان مىگويند: پروردگارا! به ما در دنيا نيكى و در آخرت هم نيكى عطا كن، و ما را از عذاب آتش نگاه دار.
'Ūlā'ika Lahum Naşībun Mimmā Kasabū Wa Allāhu Sarī`u Al-Ĥisābi
202اينانند كه از آنچه به دست آوردهاند، نصيب و بهره فراوانى دارند، و خدا حسابرسى سريع است.
Wa Adhkurū Allaha Fī 'Ayyāmin Ma`dūdātin Faman Ta`ajjala Fī Yawmayni Falā 'Ithma `Alayhi Wa Man Ta'akhkhara Falā 'Ithma `Alayhi Limani Attaqá Wa Attaqū Allaha Wa A`lamū 'Annakum 'Ilayhi Tuĥsharūna
203و خدا را در روزهاى معلوم و معينى [كه يازدهم، دوازدهم و سيزدهم ماه ذوالحجه ايام وقوف در منى است] ياد كنيد. پس هر كه در دو روز [واجبات منى را انجام دهد و به كوچ كردن از آن] شتاب ورزد، گناهى بر او نيست، و هر كه [تا روز سوم] تأخير كند، بر او هم گناهى نيست، [اختيار كردن وقوف در منى چه در دو روز، چه در سه روز] براى كسى است كه [از محرمات احرام] پرهيز كرده است. و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه يقينا همه شما به سوى او محشور خواهيد شد.
Wa Mina An-Nāsi Man Yu`jibuka Qawluhu Fī Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Wa Yush/hidu Allāha `Alá Mā Fī Qalbihi Wa Huwa 'Aladdu Al-Khişāmi
204و از مردم كسى است كه گفتارش در زندگى دنيا تو را خوش آيد، و [براى اينكه چنين وانمود كند كه زبانش با دلش يكى است] خدا را بر آنچه در دل دارد شاهد مىگيرد، در حالى كه سرسختترين دشمنان است.
Wa 'Idhā Tawallá Sa`á Fī Al-'Arđi Liyufsida Fīhā Wa Yuhlika Al-Ĥartha Wa An-Nasla Wa Allāhu Lā Yuĥibbu Al-Fasāda
205و هنگامى كه [چنين دشمن سرسختى] قدرت و حكومتى يابد، مىكوشد كه در زمين فساد و تباهى به بار آورد، و زراعت و نسل را نابود كند؛ و خدا فساد و تباهى را دوست ندارد.
Wa 'Idhā Qīla Lahu Attaqi Allāha 'Akhadhat/hu Al-`Izzatu Bil-'Ithmi Faĥasbuhu Jahannamu Wa Labi'sa Al-Mihādu
206و چون به او گويند: از خدا پروا كن، غرور و سرسختى و تعصب و لجاجت، او را به گناه وا مىدارد؛ پس دوزخ او را بس است، و يقينا بد جايگاهى است.
Wa Mina An-Nāsi Man Yashrī Nafsahu Abtighā'a Marđāati Allāhi Wa Allāhu Ra'ūfun Bil-`Ibādi
207و از مردم كسى است كه جانش را براى خشنودى خدا مىفروشد [مانند اميرالمؤمنين عليه السلام] و خدا به بندگانمهربان است.
Yā 'Ayyuhā Al-Ladhīna 'Āmanū Adkhulū Fī As-Silmi Kāffatan Wa Lā Tattabi`ū Khuţuwāti Ash-Shayţāni 'Innahu Lakum `Adūwun Mubīnun
208اى اهل ايمان! همگى در عرصه تسليم و فرمانبرى [از خدا] در آييد، و از گامهاى شيطان پيروى نكنيد، كه او نسبت به شما دشمنى آشكار است.
Fa'in Zalaltum Min Ba`di Mā Jā'atkumu Al-Bayyinātu Fā`lamū 'Anna Allāha `Azīzun Ĥakīmun
209پس اگر بعد از آنكه دلايل و نشانههاى روشن براى شما آمد، لغزيديد [و به شرك و كفر روى كرديد] نهايتا بدانيد كه خدا [در انتقام از شما] تواناى شكستناپذير و حكيم است.
Hal Yanžurūna 'Illā 'An Ya'tiyahumu Allāhu Fī Žulalin Mina Al-Ghamāmi Wa Al-Malā'ikatu Wa Quđiya Al-'Amru Wa 'Ilá Allāhi Turja`u Al-'Umūru
210آيا [اهل لغزش و پيروان شيطان] جز اين را انتظار دارند كه [عذاب] خدا و فرشتگان [مأمور عذاب] در سايبانهايى از ابر به سوى آنان آيند و كار نابودى آنان تمام شود؟ و همه كارها به سوى خدا بازگردانده مىشود.
Sal Banī 'Isrā'īla Kam 'Ātaynāhum Min 'Āyatin Bayyinatin Wa Man Yubaddil Ni`mata Allāhi Min Ba`di Mā Jā'at/hu Fa'inna Allāha Shadīdu Al-`Iqābi
211از بنىاسرائيل بپرس: چه بسيار نشانههاى روشن به آنان عطا كرديم، و هركس نعمت [هدايت] خدا را پس از آنكه به او رسيد، تبديل [به كفر] كند، [بداند] كه يقينا خدا سخت كيفر است.
Zuyyina Lilladhīna Kafarū Al-Ĥayāatu Ad-Dunyā Wa Yaskharūna Mina Al-Ladhīna 'Āmanū Wa Al-Ladhīna Attaqawā Fawqahum Yawma Al-Qiyāmati Wa Allāhu Yarzuqu Man Yashā'u Bighayri Ĥisābin
212زندگى [زودگذر] دنيا براى كافران آراسته شده، و [به اين سبب] مؤمنان را مسخره مىكنند، در حالى كه پروا پيشگان در روز قيامت [از هر جهت] برتر از آنان هستند، و خدا هر كه را بخواهد، بىحساب روزى مىدهد.
Kāna An-Nāsu 'Ummatan Wāĥidatan Faba`atha Allāhu An-Nabīyīna Mubashshirīna Wa Mundhirīna Wa 'Anzala Ma`ahumu Al-Kitāba Bil-Ĥaqqi Liyaĥkuma Bayna An-Nāsi Fīmā Akhtalafū Fīhi Wa Mā Akhtalafa Fīhi 'Illā Al-Ladhīna 'Ūtūhu Min Ba`di Mā Jā'at/humu Al-Bayyinātu Baghyan Baynahum Fahadá Allāhu Al-Ladhīna 'Āmanū Limā Akhtalafū Fīhi Mina Al-Ĥaqqi Bi'idhnihi Wa Allāhu Yahdī Man Yashā'u 'Ilá Şirāţin Mustaqīmin
213مردم [در ابتداى تشكيل اجتماع] گروهى واحد و يك دست بودند [و اختلاف و تضادى در امور زندگى نداشتند]، پس [از پديد آمدن اختلاف و تضاد] خدا پيامبرانى را مژده دهنده و بيم رسان برانگيخت، و با آنان به درستى و راستى كتاب را نازل كرد، تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داورى كند. [آن گاه در خود كتاب اختلاف پديد شد] و اختلاف را در آن پديد نياوردند مگر كسانى كه به آنان كتاب داده شد، [اين اختلاف] بعد از دلايل و برهانهاى روشن و آشكارى بود كه براى آنان آمد، [و سبب آن] برترى جويى و حسد در ميان خودشان بود. پس خدا كسانى را كه ايمان آوردند، به توفيق خود به حقى كه در آن اختلاف كردند، راهنمايى كرد. و خدا هر كه را بخواهد به راهى راست هدايت مىكند.
'Am Ĥasibtum 'An Tadkhulū Al-Jannata Wa Lammā Ya'tikum Mathalu Al-Ladhīna Khalawā Min Qablikum Massat/humu Al-Ba'sā'u Wa Ađ-Đarrā'u Wa Zulzilū Ĥattá Yaqūla Ar-Rasūlu Wa Al-Ladhīna 'Āmanū Ma`ahu Matá Naşru Allāhi 'Alā 'Inna Naşra Allāhi Qarībun
214آيا پنداشتهايد در حالى كه هنوز حادثههايى مانند حوادث گذشتگان شما را نيامده، وارد بهشت مىشويد؟! به آنان سختىها و آسيبهايى رسيد وچنان متزلزل و مضطرب شدند تا جايى كه پيامبر و كسانى كه با او ايمان آورده بودند [در مقام دعا و درخواست يارى] مىگفتند: يارى خدا چه زمانى است؟ [به آنان گفتيم:] آگاه باشيد! يقينا يارى خدا نزديك است.
Yas'alūnaka Mādhā Yunfiqūna Qul Mā 'Anfaqtum Min Khayrin Falilwālidayni Wa Al-'Aqrabīna Wa Al-Yatāmá Wa Al-Masākīni Wa Abni As-Sabīli Wa Mā Taf`alū Min Khayrin Fa'inna Allāha Bihi `Alīmun
215از تو مىپرسند: چه چيز انفاق كنند؟ بگو: هر مال و مايه سودمندى كه انفاق مىكنيد بايد براى پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و نيازمندان و محتاج در راه مانده باشد، و هر كار نيكى انجام دهيد، خدا به آن داناست.
Kutiba `Alaykumu Al-Qitālu Wa Huwa Kurhun Lakum Wa `Asá 'An Takrahū Shay'āan Wa Huwa Khayrun Lakum Wa `Asá 'An Tuĥibbū Shay'āan Wa Huwa Sharrun Lakum Wa Allāhu Ya`lamu Wa 'Antum Lā Ta`lamūna
216جنگ [با دشمن] بر شما مقرر و لازم شده، و حال آنكه برايتان ناخوشايند است. و بسا چيزى را خوش نداريد و آن براى شما خير است، وبسا چيزى را دوست داريد و آن براى شما بد است؛ وخدا [مصلحت شما را در همه امور] مىداند و شما نمىدانيد.
Yas'alūnaka `Ani Ash-Shahri Al-Ĥarāmi Qitālin Fīhi Qul Qitālun Fīhi Kabīrun Wa Şaddun `An Sabīli Allāhi Wa Kufrun Bihi Wa Al-Masjidi Al-Ĥarāmi Wa 'Ikhrāju 'Ahlihi Minhu 'Akbaru `Inda Allāhi Wa Al-Fitnatu 'Akbaru Mina Al-Qatli Wa Lā Yazālūna Yuqātilūnakum Ĥattá Yaruddūkum `An Dīnikum 'Ini Astaţā`ū Wa Man Yartadid Minkum `An Dīnihi Fayamut Wa Huwa Kāfirun Fa'ūlā'ika Ĥabiţat 'A`māluhum Fī Ad-Dunyā Wa Al-'Ākhirati Wa 'Ūlā'ika 'Aşĥābu An-Nāri Hum Fīhā Khālidūna
217از تو درباره جنگ در ماه حرام مىپرسند. بگو: هر جنگى در آن [گناهى] بزرگ است، ولى هر نوع بازداشتن [مردم] از راه خدا و كفرورزى به او و [بازداشتن مردم از] مسجد الحرام و بيرون راندن اهلش از آن، نزد خدا بزرگتر [از جنگ در ماه حرام] است؛ و فتنه [شرك و بتپرستى] از كشتار بزرگتر است. و مشركان همواره با شما مىجنگند تا شما را اگر بتوانند از دينتان برگردانند. و از شما كسانى كه از دينشان برگردند و در حال كفر بميرند، همه اعمال خوبشان در دنيا و آخرت تباه و بىاثر مىشود، و آنان اهل آتشاند و در آن جاودانهاند.
'Inna Al-Ladhīna 'Āmanū Wa Al-Ladhīna Hājarū Wa Jāhadū Fī Sabīli Allāhi 'Ūlā'ika Yarjūna Raĥmata Allāhi Wa Allāhu Ghafūrun Raĥīmun
218يقينا كسانى كه ايمان آورده، و آنان كه هجرت كرده و در راه خدا به جهاد برخاستند، به رحمت خدا اميد دارند؛ و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
Yas'alūnaka `Ani Al-Khamri Wa Al-Maysiri Qul Fīhimā 'Ithmun Kabīrun Wa Manāfi`u Lilnnāsi Wa 'Ithmuhumā 'Akbaru Min Naf`ihimā Wa Yas'alūnaka Mādhā Yunfiqūna Quli Al-`Afwa Kadhālika Yubayyinu Allāhu Lakumu Al-'Āyāti La`allakum Tatafakkarūna
219درباره شراب و قمار از تو مىپرسند، بگو: در آن دو گناهى بزرگ و سودهايى براى مردم است، و گناه هر دو از سودشان بيشتر است. و از تو مىپرسند: چه چيز انفاق كنند؟ بگو: از آنچه افزون بر نياز است. خدا اين گونه آياتش را براى شما بيان مىكند تا بينديشيد.
Fī Ad-Dunyā Wa Al-'Ākhirati Wa Yas'alūnaka `Ani Al-Yatāmá Qul 'Işlāĥun Lahum Khayrun Wa 'In Tukhāliţūhum Fa'ikhwānukum Wa Allāhu Ya`lamu Al-Mufsida Mina Al-Muşliĥi Wa Law Shā'a Allāhu La'a`natakum 'Inna Allāha `Azīzun Ĥakīmun
220[آرى، تا] درباره [آنچه به صلاح] دنيا و آخرت [است] بينديشيد. و از تو درباره يتيمان مىپرسند، بگو: اصلاح امور آنان بهتر است، و اگر با آنان معاشرت كنيد و امورتان را با امورشان بياميزيد [كارى خداپسندانه است] آنان برادر دينى شما هستند، و خدا افسادگر [در امور يتيم] را از اصلاح گر بازمىشناسد. و اگر خدا مىخواست شما را [در تكليف و مسئوليت نسبت به مال و جان يتيم] به زحمت مىانداخت؛ مسلما خدا تواناى شكستناپذير و حكيم است.
Wa Lā Tankiĥū Al-Mushrikāti Ĥattá Yu'uminna Wa La'amatun Mu'uminatun Khayrun Min Mushrikatin Wa Law 'A`jabatkum Wa Lā Tunkiĥū Al-Mushrikīna Ĥattá Yu'uminū Wa La`abdun Mu'uminun Khayrun Min Mushrikin Wa Law 'A`jabakum 'Ūlā'ika Yad`ūna 'Ilá An-Nāri Wa Allāhu Yad`ū 'Ilá Al-Jannati Wa Al-Maghfirati Bi'idhnihi Wa Yubayyinu 'Āyātihi Lilnnāsi La`allahum Yatadhakkarūna
221و با زنان مشرك ازدواج نكنيد تا زمانى كه ايمان بياورند. قطعا كنيز با ايمان از زن آزاد مشرك بهتر است، هر چند [زيبايى، مال و موقعيت او] شما را خوش آيد. و زنان با ايمان را به ازدواج مردان مشرك در نياوريد تا زمانى كه ايمان بياورند. مسلما برده با ايمان از مرد آزاد مشرك بهتر است، هر چند [جمال، مال و منال او] شما را خوش آيد. اينان [كه مشركند، نه تنها مردم، بلكه بىرحمانه زن و فرزند خود را] به سوى آتش مىخوانند، و خدا به توفيق خود به سوى بهشت و آمرزش دعوت مىكند، و آياتش را براى مردم بيان مىفرمايد تا متذكر شوند.
Wa Yas'alūnaka `Ani Al-Maĥīđi Qul Huwa 'Adhan Fā`tazilū An-Nisā' Fī Al-Maĥīđi Wa Lā Taqrabūhunna Ĥattá Yaţhurna Fa'idhā Taţahharna Fa'tūhunna Min Ĥaythu 'Amarakumu Allāhu 'Inna Allāha Yuĥibbu At-Tawwābīna Wa Yuĥibbu Al-Mutaţahhirīna
222از تو درباره حيض مىپرسند، بگو: حيض، حالت ناملايم و زيان بارى است؛ پس در زمان حيض از [آميزش با] زنان كنارهگيرى كنيد، و با آنان نزديكى ننماييد تا پاك شوند؛ و هنگامى كه پاك شدند از جايى كه خدا به شما فرمان داده با آنان آميزش كنيد. يقينا خدا كسانى را كه بسيار توبه مىكنند، و كسانى را كه خود را [با پذيرش انواع پاكىها از همه آلودگىها] پاكيزه مىكنند. دوست دارد.
Nisā'uukum Ĥarthun Lakum Fa'tū Ĥarthakum 'Anná Shi'tum Wa Qaddimū Li'nfusikum Wa Attaqū Allaha Wa A`lamū 'Annakum Mulāqūhu Wa Bashshiri Al-Mu'uminīna
223زنان شما كشتزار شمايند، هر زمان و هر كجا كه خواستيد به كشتزار خود در آييد. و [با رعايت حقوق يكديگر، و حفظ عفت و پاكى، در سايه زناشويى و توليد نسلى پاك و شايسته و صالح، خير و ثوابى] براى خودتان پيش فرستيد، و از خدا پروا كنيد، و بدانيد كه او را ملاقات خواهيد كرد، و مؤمنان را بشارت ده.
Wa Lā Taj`alū Allaha `Urđatan Li'ymānikum 'An Tabarrū Wa Tattaqū Wa Tuşliĥū Bayna An-Nāsi Wa Allāhu Samī`un `Alīmun
224و خدا را در معرض سوگندهايى كه مىخوريد قرار ندهيد، به اينكه سوگند بخوريد كه نيكى نكنيد، و تقوا پيشه نسازيد، و ميان مردم آشتى ندهيد [خدا رضايت ندارد كه نامش وسيله خوددارى از كارهايى شود كه خودش به انجام آنها فرمان داده است] و خدا [نسبت به همه گفتههاى شما] شنوا، [و نسبت به تمام كارهاى شما] داناست.
Lā Yu'uākhidhukumu Allāhu Bil-Laghwi Fī 'Aymānikum Wa Lakin Yu'uākhidhukum Bimā Kasabat Qulūbukum Wa Allāhu Ghafūrun Ĥalīmun
225خدا شما را به خاطر سوگندهاى لغوتان [كه جدى و حقيقى نيست و عادتا بدون قصد قلبى بر زبان جارى مىشود] مؤاخذه نمىكند، ولى شما را به خاطر آنچه دلهايتان [از سوگند جدى و حقيقى] مرتكب شده مؤاخذه مىكند؛ و خدا بسيار آمرزنده و بردبار است.
Lilladhīna Yu'ulūna Min Nisā'ihim Tarabbuşu 'Arba`ati 'Ash/hurin Fa'in Fā'ū Fa'inna Allāha Ghafūrun Raĥīmun
226براى كسانى كه سوگند ياد مىكنند [كه از آميزش] با زنان خود دورى گزينند، [شرعا] چهار ماه مهلت است، چنانچه [در اين مدت به آنچه مقتضاى زناشويى است] بازگشتند [گناهى بر آنان نيست]؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده ومهربان است.
Wa 'In `Azamū Aţ-Ţalāqa Fa'inna Allāha Samī`un `Alīmun
227و اگر [براى پايان يافتن مشكلات] تصميم به طلاق گرفتند، [در صورت رعايت شرايط مانعى ندارد] مسلما خدا [به گفتار و كردارشان] شنوا و داناست.
Wa Al-Muţallaqātu Yatarabbaşna Bi'anfusihinna Thalāthata Qurū'in Wa Lā Yaĥillu Lahunna 'An Yaktumna Mā Khalaqa Allāhu Fī 'Arĥāmihinna 'In Kunna Yu'uminna Billāhi Wa Al-Yawmi Al-'Ākhiri Wa Bu`ūlatuhunna 'Aĥaqqu Biraddihinna Fī Dhālika 'In 'Arādū 'Işlāĥāan Wa Lahunna Mithlu Al-Ladhī `Alayhinna Bil-Ma`rūfi Wa Lilrrijāli `Alayhinna Darajatun Wa Allāhu `Azīzun Ĥakīmun
228زنان طلاق داده شده بايد به سر آمدن سه پاكى [از حيض را] انتظار برند [و پيش از به سر رسيدن آن، از شوهر كردن خوددارى ورزند]. و اگر به خدا و روز قيامت ايمان دارند [به خاطر رعايت شرايط ايام عده] نبايد آنچه را خدا در رحمهايشان [از حيض يا جنين] آفريده پنهان دارند. و شوهرانشان در اين مدت چنانچه خواهان صلح و سازشاند، به بازگرداندن آنان [به زندگى دوباره] سزاوارترند. و براى زنان، حقوق شايستهاى بر عهده مردان است، مانند حقوقى كه براى مردان بر عهده آنان است، و مردان را بر آنان [به خاطر كارگذارى، و تدبير امور زندگى در امر ميراث و ديه، گواهى در دادگاه و غير اين امور حقوقى] افزونتر است؛ و خدا تواناى شكستناپذير و حكيم است.
Aţ-Ţalāqu Marratāni Fa'imsākun Bima`rūfin 'Aw Tasrīĥun Bi'iĥsānin Wa Lā Yaĥillu Lakum 'An Ta'khudhū Mimmā 'Ātaytumūhunna Shay'āan 'Illā 'An Yakhāfā 'Allā Yuqīmā Ĥudūda Allāhi Fa'in Khiftum 'Allā Yuqīmā Ĥudūda Allāhi Falā Junāĥa `Alayhimā Fīmā Aftadat Bihi Tilka Ĥudūdu Allāhi Falā Ta`tadūhā Wa Man Yata`adda Ĥudūda Allāhi Fa'ūlā'ika Humu Až-Žālimūna
229طلاق [رجعى كه براى شوهر در آن حق رجوع وبازگشت به همسر است] دوبار است. [شوهر در هر مرتبه از رجوع] بايد [همسرش را] به طور شايسته ومتعارف نگه دارد، يا [با ترك رجوع، او را] به نيكى و خوشى رها كند. و براى شما حلال نيست از آنچه [به عنوان مهريه] به آنان پرداختهايد چيزى را بازستانيد، مگر آنكه هر دو بترسند كه حدود و مقررات خدا را [در روش همسردارى] برپا ندارند. پس شما [حاكمان شرع] اگر بترسيد كه آن دو نفر حدود خدا را برپا ندارند در آنچه زن براى رهايى خود [عوض طلاق] فديه بپردازد، گناهى بر آنان نيست. اينها حدود خداست؛ پس از آنها تجاوز نكنيد و كسانى كه از حدود خدا تجاوز كنند، آنان بىترديد ستمكارند.
Fa'in Ţallaqahā Falā Taĥillu Lahu Min Ba`du Ĥattá Tankiĥa Zawjāan Ghayrahu Fa'in Ţallaqahā Falā Junāĥa `Alayhimā 'An Yatarāja`ā 'In Žannā 'An Yuqīmā Ĥudūda Allāhi Wa Tilka Ĥudūdu Allāhi Yubayyinuhā Liqawmin Ya`lamūna
230پس اگر [بعد از دو طلاق و رجوع بار سوم] او را طلاق داد، آن زن بر وى حلال نخواهد بود، مگر آنكه با همسرى غير از او ازدواج كند. و اگر [همسر دوم] او را طلاق داد بر وى و شوهر اول گناهى نيست كه به يكديگرباز گردند، در صورتى كه اميدوار باشند حدود الهى را [در روش همسردارى] رعايت مىكنند. و اينها حدود خداست كه آن را براى گروهى كه دانايند بيان مىكند.
Wa 'Idhā Ţallaqtumu An-Nisā' Fabalaghna 'Ajalahunna Fa'amsikūhunna Bima`rūfin 'Aw Sarriĥūhunna Bima`rūfin Wa Lā Tumsikūhunna Đirārāan Lita`tadū Wa Man Yaf`al Dhālika Faqad Žalama Nafsahu Wa Lā Tattakhidhū 'Āyāti Allāhi Huzūan Wa Adhkurū Ni`mata Allāhi `Alaykum Wa Mā 'Anzala `Alaykum Mina Al-Kitābi Wa Al-Ĥikmati Ya`ižukum Bihi Wa Attaqū Allaha Wa A`lamū 'Anna Allāha Bikulli Shay'in `Alīmun
231و هنگامى كه زنان را طلاق داديد و به پايان عده خود نزديك شدند، آنان را [با رجوع كردن] به طور شايسته و متعارف نگه داريد، يا [با ترك رجوع] به نيكى و خوشى رها كنيد. و آنان را براى آزار رساندن و زيان زدن نگه نداريد تا بر آنان تعدى و ستم كنيد. و هر كه چنين كند قطعا به خود ستم كرده است. و آيات خدا را به مسخره نگيريد و نعمت خدا را بر خود و آنچه از كتاب و حكمت بر شما نازل كرده كه شما را به آن پند مىدهد، به ياد آريد. و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه خدا به همه چيز داناست.
Wa 'Idhā Ţallaqtumu An-Nisā' Fabalaghna 'Ajalahunna Falā Ta`đulūhunna 'An Yankiĥna 'Azwājahunna 'Idhā Tarāđawā Baynahum Bil-Ma`rūfi Dhālika Yū`ažu Bihi Man Kāna Minkum Yu'uminu Billāhi Wa Al-Yawmi Al-'Ākhiri Dhalikum 'Azká Lakum Wa 'Aţharu Wa Allāhu Ya`lamu Wa 'Antum Lā Ta`lamūna
232و زمانى كه زنان را طلاق داديد، و به پايان عده خود رسيدند، آنان را از ازدواج با شوهران سابق خود در صورتى كه ميان خودشان به روشى شايسته و متعارف توافق كنند باز مداريد. با اين [حكم] كسانى از شما كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند، پند داده مىشوند. اين براى شما سودمند وپاكيزهتر است؛ وخدا [مصالح شما را در همه امور] مىداند وشما نمىدانيد.
Wa Al-Wālidātu Yurđi`na 'Awlādahunna Ĥawlayni Kāmilayni Liman 'Arāda 'An Yutimma Ar-Rađā`ata Wa `Alá Al-Mawlūdi Lahu Rizquhunna Wa Kiswatuhunna Bil-Ma`rūfi Lā Tukallafu Nafsun 'Illā Wus`ahā Lā Tuđārra WāliDatun Biwaladihā Wa Lā Mawlūdun Lahu Biwaladihi Wa `Alá Al-Wārithi Mithlu Dhālika Fa'in 'Arādā Fişālāan `An Tarāđin Minhumā Wa Tashāwurin Falā Junāĥa `Alayhimā Wa 'In 'Aradtum 'An Tastarđi`ū 'Awlādakum Falā Junāĥa `Alaykum 'Idhā Sallamtum Mā 'Ātaytum Bil-Ma`rūfi Wa Attaqū Allaha Wa A`lamū 'Anna Allāha Bimā Ta`malūna Başīrun
233و مادران بايد فرزندانشان را دو سال كامل شير دهند. [اين حكم] براى كسى است كه مىخواهد دوران شيرخوارگى [كودك] را تكميل كند. تأمين خوراك و پوشاك مادران شيردهنده به طور شايسته و متعارف بر عهده پدر فرزند است. هيچ كس جز به اندازه توانش تكليف نمىشود. نبايد مادرى به خاطر فرزندش زيان بيند، و نه پدرى براى فرزندش دچار ضرر شود [بر پدر است كه مخارج مادر و كودك را در حد متعارف بپردازد، و بر مادر است كه بيش از طاقت مالى شوهر از شوهر طلب خوراك و پوشاك نكند]. و [چنانچه پدر كودك از دنيا برود] هزينه مادر و كودك به اندازه متعارف [از ميراث به جا مانده] بر عهده وارث است. و اگر پدر و مادر بر اساس توافق و مشورتشان بخواهند كودك را [قبل از دو سال] از شير بگيرند، گناهى بر آنان نيست. و اگر بخواهيد براى فرزندانتان دايه بگيريد، گناهى بر شما نيست، در صورتىكه مزدى را كه بايد بپردازيد به طور شايسته و متعارف بپردازيد. و از خدا پروا كنيد و بدانيد يقينا خدا به آنچه انجام مىدهيد، بيناست.
Wa Al-Ladhīna Yutawaffawna Minkum Wa Yadharūna 'Azwājāan Yatarabbaşna Bi'anfusihinna 'Arba`ata 'Ash/hurin Wa `Ashrāan Fa'idhā Balaghna 'Ajalahunna Falā Junāĥa `Alaykum Fīmā Fa`alna Fī 'Anfusihinna Bil-Ma`rūfi Wa Allāhu Bimā Ta`malūna Khabīrun
234و كسانى از شما كه مىميرند و همسرانى باقى مىگذارند، بايد همسران چهار ماه و ده روز انتظار برند [و از شوهر كردن خوددارى ورزند]؛ پس چون به پايان مدتشان رسيدند، در آنچه درباره خودشان به طور شايسته و متعارف [نسبت به ازدواج يا ترك آن] انجام دهند بر شما [حاكمان، وارثان متوفى و اقوام زنان] گناهى نيست؛ و خدا از آنچه انجام مىدهيد، آگاه است.
Wa Lā Junāĥa `Alaykum Fīmā `Arrađtum Bihi Min Khiţbati An-Nisā' 'Aw 'Aknantum Fī 'Anfusikum `Alima Allāhu 'Annakum Satadhkurūnahunna Wa Lakin Lā Tuwā`idūhunna Sirrāan 'Illā 'An Taqūlū Qawlāan Ma`rūfāan Wa Lā Ta`zimū `Uqdata An-Nikāĥi Ĥattá Yablugha Al-Kitābu 'Ajalahu Wa A`lamū 'Anna Allāha Ya`lamu Mā Fī 'Anfusikum Fāĥdharūhu Wa A`lamū 'Anna Allāha Ghafūrun Ĥalīmun
235در سخنانى كه هنگام خواستگارى زنها [يى كه در عده وفاتاند] بدون صراحت و وضوح گوييد [مانند اينكه: من «خوش معاشرتم» و «زن دوستم» و به زنى كه داراى چنين صفاتى باشد علاقهمندم] يا قصد ازدواج با آنان را در دل پنهان داريد، گناهى بر شما نيست. خدا مىداند كه شما به زودى آنان را [بر اساس ميل فطرى و خواسته طبيعى] ياد خواهيد كرد؛ ولى با آنان در پنهانى و خلوت قرارداد ازدواج نگذاريد، جز آنكه گفتارى پسنديده [و بدون صراحت و وضوح] بگوييد. و هرگز تصميم بستن عقد ازدواج نگيريد تا عده وفات به پايان رسد، و بدانيد كه خدا آنچه در دل داريد مىداند؛ بنابراين از [مخالفت با] او بپرهيزيد، و بدانيد كه خدا بسيار آمرزنده و بردبار است.
Lā Junāĥa `Alaykum 'In Ţallaqtumu An-Nisā' Mā Lam Tamassūhunna 'Aw Tafriđū Lahunna Farīđatan Wa Matti`ūhunna `Alá Al-Mūsi`i Qadaruhu Wa `Alá Al-Muqtiri Qadaruhu Matā`āan Bil-Ma`rūfi Ĥaqqāan `Alá Al-Muĥsinīna
236اگر زنان را پيش از آميزش جنسى يا تعيين مهريه طلاق داديد [در اين طلاق] بر شما گناهى نيست؛ و [در چنين موقعيتى بر شما واجب است] آنان را [از مال خود] بهرهاى شايسته و متعارف دهيد؛ توانگر به اندازه خويش، و تنگدست به اندازه خويش كه اين حقى لازم بر عهده نيكوكاران است.
Wa 'In Ţallaqtumūhunna Min Qabli 'An Tamassūhunna Wa Qad Farađtum Lahunna Farīđatan Fanişfu Mā Farađtum 'Illā 'An Ya`fūna 'Aw Ya`fuwa Al-Ladhī Biyadihi `Uqdatu An-Nikāĥi Wa 'An Ta`fū 'Aqrabu Lilttaqwá Wa Lā Tansawā Al-Fađla Baynakum 'Inna Allāha Bimā Ta`malūna Başīrun
237و اگر آنان را پيش از آميزش جنسى طلاق دهيد، در حالى كه براى آنان مهرى تعيين كردهايد، پس [بر شما واجب است] نصف آنچه تعيين كردهايد [به آنان بپردازيد]، مگر آنكه خود آنان يا كسى كه پيوند ازدواج به دست اوست [مانند ولى يا وكيل] آن را ببخشند. و گذشت و بخشش شما [كه تمام مهريه را به زن بپردازيد] به پرهيزكارى نزديكتر است. و فزون بخشى و نيكوكارى را در ميان خودتان فراموش نكنيد كه خدا به آنچه انجام مىدهيد، بيناست.
Ĥāfižū `Alá Aş-Şalawāti Wa Aş-Şalāati Al-Wusţá Wa Qūmū Lillāh Qānitīna
238بر تمام نمازها و به خصوص نماز ميانه [كه بر اساس پارهاى از روايات، نماز ظهر است] محافظت و مراقبت كنيد، و [در حال طاعت و عبادت] فروتنانه براى خدا بپا خيزيد.
Fa'in Khiftum Farijālāan 'Aw Rukbānāan Fa'idhā 'Amintum Fādhkurū Allaha Kamā `Allamakum Mā Lam Takūnū Ta`lamūna
239پس اگر [از دشمن يا حيوانات درنده يا خطر ديگر] ترس داشتيد، [نماز را] پياده يا سواره بخوانيد و هنگامى كه امنيت يافتيد، خدا را [با خواندن نماز معمولى همانند نمازى كه در حال امنيت بر شما واجب است] ياد كنيد، نمازى كه آن را در ضمن ساير برنامههاى دينى كه داناى به آنها نبوديد، به شما آموخت.
Wa Al-Ladhīna Yutawaffawna Minkum Wa Yadharūna 'Azwājāan Waşīyatan Li'zwājihim Matā`āan 'Ilá Al-Ĥawli Ghayra 'Ikhrājin Fa'in Kharajna Falā Junāĥa `Alaykum Fī Mā Fa`alna Fī 'Anfusihinna Min Ma`rūfin Wa Allāhu `Azīzun Ĥakīmun
240و كسانى از شما كه مرگشان نزديك مىشود، و همسرانى به جا مىگذارند، بايد براى همسرانشان وصيت كنند كه آنان را تا يك سال بدون بيرون كردن از خانه از هزينه زندگى بهرهمند سازند. پس اگر [به اختيار خود] بيرون رفتند، در آنچه نسبت به خود [از ازدواج يا انتخاب شغل] به طور شايسته و متعارف انجام دهند، بر شما [وارثان ميت به سبب نپرداختن هزينه زندگى آنان] گناهى نيست؛ و خدا تواناى شكستناپذير و حكيم است.
Wa Lilmuţallaqāti Matā`un Bil-Ma`rūfi Ĥaqqāan `Alá Al-Muttaqīna
241و [سزاوار است از سوى شوهران] به طور شايسته و متعارف، كالا و وسايل زندگى به زنان طلاق داده شده پرداخت شود، كه اين حقى لازم بر عهده پرهيزكاران است.
Kadhālika Yubayyinu Allāhu Lakum 'Āyātihi La`allakum Ta`qilūna
242اين گونه خدا آياتش را براى شما بيان مىكند، باشد كه بينديشيد.
'Alam Tara 'Ilá Al-Ladhīna Kharajū Min Diyārihim Wa Hum 'Ulūfun Ĥadhara Al-Mawti Faqāla Lahumu Allāhu Mūtū Thumma 'Aĥyāhum 'Inna Allāha Ladhū Fađlin `Alá An-Nāsi Wa Lakinna 'Akthara An-Nāsi Lā Yashkurūna
243آيا به كسانى كه از ترس مرگ از خانههاى خود در حالى كه هزاران نفر بودند، بيرون آمدند [با ديده عبرت] ننگريستى؟ پس خدا به آنان فرمود: بميريد [و آنان بدون فاصله مردند،] سپس آنان را زنده كرد [تا بدانند رهايى از چنگ مرگ ممكن نيست]. خدا نسبت به مردم داراى فضل و احسان است، ولى بيشتر مردم سپاس نمىگزارند.
Wa Qātilū Fī Sabīli Allāhi Wa A`lamū 'Anna Allāha Samī`un `Alīmun
244و در راه خدا پيكار كنيد و بدانيد كه يقينا خدا شنوا و داناست.
Man Dhā Al-Ladhī Yuqriđu Allāha Qarđāan Ĥasanāan Fayuđā`ifahu Lahu 'Ađ`āfāan Kathīratan Wa Allāhu Yaqbiđu Wa Yabsuţu Wa 'Ilayhi Turja`ūna
245كيست آنكه به خدا وام نيكو دهد، تا آن را برايش چندين برابر بيفزايد؟ و خداست كه [روزى را] تنگ مىگيرد و وسعت مىدهد؛ و [همه شما براى دريافت پاداش] به سوى او بازگردانده مىشويد.
'Alam Tara 'Ilá Al-Mala'i Min Banī 'Isrā'īla Min Ba`di Mūsá 'Idh Qālū Linabīyin Lahum Ab`ath Lanā Malikāan Nuqātil Fī Sabīli Allāhi Qāla Hal `Asaytum 'In Kutiba `Alaykumu Al-Qitālu 'Allā Tuqātilū Qālū Wa Mā Lanā 'Allā Nuqātila Fī Sabīli Allāhi Wa Qad 'Ukhrijnā Min Diyārinā Wa 'Abnā'inā Falammā Kutiba `Alayhimu Al-Qitālu Tawallawā 'Illā Qalīlāan Minhum Wa Allāhu `Alīmun Biž-Žālimīna
246آيا [با ديده عبرت] آن گروه از سران و اشراف بنى اسرائيل را پس از موسى نديدى كه به پيامبرشان گفتند: براى ما زمامدار و فرمانروايى برانگيز تا در راه خدا جنگ كنيم؟ گفت: آيا احتمال نمىدهيد، اگر جنگ بر شما مقرر و لازم شود، جنگ نكنيد [و سر به نافرمانى بزنيد؟] گفتند: ما را چه هدف و مرادى است كه در راه خدا جنگ نكنيم، در حالى كه از ميان خانهها و فرزندانمان بيرون رانده شدهايم؟! پس چون جنگ بر آنان مقرر و لازم شد، همه جز اندكى از آنان روى گرداندند؛ و خدا به ستمكاران داناست.
Wa Qāla Lahum Nabīyuhum 'Inna Allāha Qad Ba`atha Lakum Ţālūta Malikāan Qālū 'Anná Yakūnu Lahu Al-Mulku `Alaynā Wa Naĥnu 'Aĥaqqu Bil-Mulki Minhu Wa Lam Yu'uta Sa`atan Mina Al-Māli Qāla 'Inna Allāha Aşţafāhu `Alaykum Wa Zādahu Basţatan Fī Al-`Ilmi Wa Al-Jismi Wa Allāhu Yu'utī Mulkahu Man Yashā'u Wa Allāhu Wāsi`un `Alīmun
247و پيامبرشان به آنان گفت: بىترديد خدا طالوت را براى شما به زمامدارى برانگيخت. گفتند: [شگفتا!] چگونه او را بر ما حكومت باشد و حال آنكه ما به فرمانروايى از او سزاوارتريم، و به او وسعت و فراخى مالى داده نشده [پس ما كجا و زمامدارى انسانى تهيدست كجا؟ [] پيامبرشان] گفت: خدا او را بر شما برگزيده و وى را در دانش و نيروى جسمى فزونى داده؛ و خدا زمامداريش را به هر كس كه بخواهد عطا مىكند؛ و خدا بسيار عطا كننده و داناست.
Wa Qāla Lahum Nabīyuhum 'Inna 'Āyata Mulkihi 'An Ya'tiyakumu At-Tābūtu Fīhi Sakīnatun Min Rabbikum Wa Baqīyatun Mimmā Taraka 'Ālu Mūsá Wa 'Ālu Hārūna Taĥmiluhu Al-Malā'ikatu 'Inna Fī Dhālika La'āyatan Lakum 'In Kuntum Mu'uminīna
248و پيامبرشان به آنان گفت: يقينا نشانه فرمانروايى او اين است كه آن صندوق [كه موسى را در آن گذاشتند و به دريا انداختند] نزد شما خواهد آمد، در آن است آرامشى از سوى پروردگارتان، و باقىماندهاى از آنچه خاندان موسى و هارون به جا گذاشتهاند [چون الواح تورات، عصاى موسى و عمامه هارون] و فرشتگان آن را حمل مىكنند، البته در آن نشانهاى براى شماست اگر مؤمن باشيد.
Falammā Faşala Ţālūtu Bil-Junūdi Qāla 'Inna Allāha Mubtalīkum Binaharin Faman Shariba Minhu Falaysa Minnī Wa Man Lam Yaţ`amhu Fa'innahu Minnī 'Illā Mani Aghtarafa Ghurfatan Biyadihi Fasharibū Minhu 'Illā Qalīlāan Minhum Falammā Jāwazahu Huwa Wa Al-Ladhīna 'Āmanū Ma`ahu Qālū Lā Ţāqata Lanā Al-Yawma Bijālūta Wa Junūdihi Qāla Al-Ladhīna Yažunnūna 'Annahum Mulāqū Allahi Kam Min Fi'atin Qalīlatin Ghalabat Fi'atan Kathīratan Bi'idhni Allāhi Wa Allāhu Ma`a Aş-Şābirīna
249پس زمانى كه طالوت با سپاهيان [براى جنگ با دشمن از شهر] بيرون رفت، گفت: بىترديد خدا شما را به وسيله نهر آبى آزمايش مىكند؛ پس هر كه [به هنگام تشنگى] از آن [سير] بنوشد، از من نيست و هر كه از آن نخورد، از من است، مگر كسى كه با دستش كفى آب برگيرد [كه او نه از من است و نه مردود از سپاه]. پس جز اندكى از آنان همگى از آن نوشيدند. و زمانى كه او و كسانى كه با او ايمان آورده بودند از نهر گذشتند، [گروهى از آنان] گفتند: ما را امروز قدرت مقابله با جالوت و سپاهيانش نيست. ولى كسانى كه يقين داشتند كه ديداركننده خدايند، گفتند: چه بسا گروه اندكى كه به توفيق خدا بر گروه بسيارى پيروز شدند، و خدا باشكيبايان است.
Wa Lammā Barazū Lijālūta Wa Junūdihi Qālū Rabbanā 'Afrigh `Alaynā Şabrāan Wa Thabbit 'Aqdāmanā Wa Anşurnā `Alá Al-Qawmi Al-Kāfirīna
250و چون [طالوت و اهل ايمان] براى جنگ با جالوت و سپاهيانش ظاهر شدند، گفتند: پروردگارا! بر ما صبر و شكيبايى فرو ريز، و گامهايمان را استوار ساز، و ما را بر گروه كافران پيروز گردان.
Fahazamūhum Bi'idhni Allāhi Wa Qatala Dāwūdu Jālūta Wa 'Ātāhu Allāhu Al-Mulka Wa Al-Ĥikmata Wa `Allamahu Mimmā Yashā'u Wa Lawlā Daf`u Allāhi An-Nāsa Ba`đahum Biba`đin Lafasadati Al-'Arđu Wa Lakinna Allāha Dhū Fađlin `Alá Al-`Ālamīna
251پس آنان را به توفيق خدا شكست دادند. و داود [جوان مؤمن نيرومندى كه در سپاه طالوت بود] جالوت را كشت، و خدا او را فرمانروايى و حكمت داد، و از آنچه مىخواست به او آموخت. و اگر خدا [تجاوز و ستم] برخى از مردم را به وسيله برخى ديگر دفع نمىكرد، قطعا زمين را فساد فرا مىگرفت؛ ولى خدا نسبت به جهانيان داراى فضل و احسان است.
Tilka 'Āyātu Allāhi Natlūhā `Alayka Bil-Ĥaqqi Wa 'Innaka Lamina Al-Mursalīna
252اين [داستانها و حادثههاى واقعى] نشانههاى [توحيد، ربوبيت و قدرت] خداست كه به حق و راستى بر تو مىخوانيم و يقينا تو از فرستادگانى.
Tilka Ar-Rusulu Fađđalnā Ba`đahum `Alá Ba`đin Minhum Man Kallama Allāhu Wa Rafa`a Ba`đahum Darajātin Wa 'Ātaynā `Īsá Abna Maryama Al-Bayyināti Wa 'Ayyadnāhu Birūĥi Al-Qudusi Wa Law Shā'a Allāhu Mā Aqtatala Al-Ladhīna Min Ba`dihim Min Ba`di Mā Jā'at/humu Al-Bayyinātu Wa Lakini Akhtalafū Faminhum Man 'Āmana Wa Minhum Man Kafara Wa Law Shā'a Allāhu Mā Aqtatalū Wa Lakinna Allāha Yaf`alu Mā Yurīdu
253از آن فرستادگان برخى را بر برخى برترى بخشيديم. از آنان كسى است كه خدا با او سخن گفت، و برخى از آنان را درجات و مراتبى بالا برد. و عيسى بن مريم را دلايل و نشانههاى روشن داديم، و او را به وسيله روح القدس توانايى بخشيديم. و اگر خدا مىخواست كسانى كه بعد از آنان [در طول قرون و اعصار] آمدند، پس از آنكه دلايل و براهين روشن به آنان رسيد، با هم نمىجنگيدند، ولى [درباره ايمان و كفر با هم] اختلاف كردند، پس برخى از آنان ايمان آوردند و برخى كفر ورزيدند، قطعا خدا اگر مىخواست نمىجنگيدند، ولى خدا آنچه را مىخواهد [از روى حكمت و مصلحت] انجام مىدهد.
Yā 'Ayyuhā Al-Ladhīna 'Āmanū 'Anfiqū Mimmā Razaqnākum Min Qabli 'An Ya'tiya Yawmun Lā Bay`un Fīhi Wa Lā Khullatun Wa Lā Shafā`atun Wa Al-Kāfirūna Humu Až-Žālimūna
254اى اهل ايمان! از آنچه به شما روزى كردهايم انفاق كنيد، پيش از آنكه روزى بيايد كه در آن نه داد و ستدى است و نه دوستى و نه شفاعتى؛ و كافرانند كه خود ستمكارند.
Al-Lahu Lā 'Ilāha 'Illā Huwa Al-Ĥayyu Al-Qayyūmu Lā Ta'khudhuhu Sinatun Wa Lā Nawmun Lahu Mā Fī As-Samāwāti Wa Mā Fī Al-'Arđi Man Dhā Al-Ladhī Yashfa`u `Indahu 'Illā Bi'idhnihi Ya`lamu Mā Bayna 'Aydīhim Wa Mā Khalfahum Wa Lā Yuĥīţūna Bishay'in Min `Ilmihi 'Illā Bimā Shā'a Wasi`a Kursīyuhu As-Samāwāti Wa Al-'Arđa Wa Lā Ya'ūduhu Ĥifžuhumā Wa Huwa Al-`Alīyu Al-`Ažīmu
255خداى يكتا كه جز او هيچ معبودى نيست، زنده و قائم به ذات [و مدبر و برپا دارنده و نگه دارنده همه مخلوقات] است، هيچگاه خواب سبك و سنگين او را فرا نمىگيرد، آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است در سيطره مالكيت و فرمانروايى اوست. كيست آنكه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت كند؟ آنچه را پيش روى مردم است [كه نزد ايشان حاضر و مشهود است] و آنچه را پشت سر آنان است [كه نسبت به آنان دور و پنهان است] مىداند. و آنان به چيزى از دانش او احاطه ندارند مگر به آنچه او بخواهد. تخت [حكومت، قدرت و سلطنت] ش آسمانها وزمين را فرا گرفته و نگهدارى آنان بر او گران و مشقتآور نيست؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است.
Lā 'Ikrāha Fī Ad-Dīni Qad Tabayyana Ar-Rushdu Mina Al-Ghayyi Faman Yakfur Biţ-Ţāghūti Wa Yu'umin Billāhi Faqadi Astamsaka Bil-`Urwati Al-Wuthqá Lā Anfişāma Lahā Wa Allāhu Samī`un `Alīmun
256در دين، هيچ اكراه و اجبارى نيست [كسى حق ندارد كسى را از روى اجبار وادار به پذيرفتن دين كند، بلكه هر كسى بايد آزادانه با به كارگيرى عقل و با تكيه بر مطالعه و تحقيق دين را بپذيرد]. مسلما راه هدايت از گمراهى [به وسيله قرآن، پيامبر و امامان معصوم] روشن و آشكار شده است. پس هر كه به طاغوت [كه شيطان، بت و هر طغيان گرى است] كفر ورزد و به خدا ايمان بياورد، بىترديد به محكمترين دستگيره كه آن را گسستن نيست، چنگ زده است؛ و خدا شنوا و داناست.
Al-Lahu WaLīyu Al-Ladhīna 'Āmanū Yukhrijuhum Mina Až-Žulumāti 'Ilá An-Nūr Wa Al-Ladhīna Kafarū 'Awliyā'uuhumu Aţ-Ţāghūtu Yukhrijūnahum Mina An-Nūr 'Ilá Až-Žulumāti 'Ūlā'ika 'Aşĥābu An-Nāri Hum Fīhā Khālidūna
257خدا سرپرست و يار كسانى است كه ايمان آوردهاند؛ آنان را از تاريكىها [ى جهل، شرك، فسق وفجور] به سوى نور [ايمان، اخلاق حسنه و تقوا] بيرون مىبرد. و كسانى كه كافر شدند، سرپرستان آنان طغيان گرانند كه آنان را از نور به سوى تاريكىها بيرون مىبرند؛ آنان اهل آتشاند و قطعا در آنجا جاودانهاند.
'Alam Tara 'Ilá Al-Ladhī Ĥājja 'Ibrāhīma Fī Rabbihi 'An 'Ātāhu Allāhu Al-Mulka 'Idh Qāla 'Ibrāhīmu Rabbī Al-Ladhī Yuĥyī Wa Yumītu Qāla 'Anā 'Uĥyī Wa 'Umītu Qāla 'Ibrāhīmu Fa'inna Allāha Ya'tī Bish-Shamsi Mina Al-Mashriqi Fa'ti Bihā Mina Al-Maghribi Fabuhita Al-Ladhī Kafara Wa Allāhu Lā Yahdī Al-Qawma Až-Žālimīna
258آيا [با ديده عبرت] ننگريستى به كسى كه چون خدا او را پادشاهى داده بود [از روى كبر و غرور] با ابراهيم درباره پروردگارش به مجادله و ستيز و گفتگوى بىمنطق پرداخت؟! هنگامى كه ابراهيم گفت: پروردگارم كسى است كه زنده مىكند و مىميراند [او] گفت: من هم زنده مىكنم و مىميرانم. [و براى مشتبه كردن كار بر مردم، دستور داد دو زندانى محكوم را حاضر كردند، يكى را آزاد و ديگرى را كشت.] ابراهيم [براى بستن راه مغالطه و تزوير به روى دشمن] گفت: مسلما خدا خورشيد را از مشرق بيرون مىآورد، تو آن را از مغرب برآور! پس آنكه كافر شده بود، متحير و مبهوت شد. و خدا گروه ستمگر را [به خاطر تجاوز، ستم، پافشارى بر عناد و لجاجشان] هدايت نمىكند.
'Aw Kālladhī Marra `Alá Qaryatin Wa Hiya Khāwiyatun `Alá `Urūshihā Qāla 'Anná Yuĥyī Hadhihi Allāhu Ba`da Mawtihā Fa'amātahu Allāhu Miā'ata `Āmin Thumma Ba`athahu Qāla Kam Labithta Qāla Labithtu Yawmāan 'Aw Ba`đa Yawmin Qāla Bal Labithta Miā'ata `Āmin Fānžur 'Ilá Ţa`āmika Wa Sharābika Lam Yatasannah Wa 'Anžur 'Ilá Ĥimārika Wa Linaj`alaka 'Āyatan Lilnnāsi Wa 'Anžur 'Ilá Al-`Ižāmi Kayfa Nunshizuhā Thumma Naksūhā Laĥmāan Falammā Tabayyana Lahu Qāla 'A`lamu 'Anna Allāha `Alá Kulli Shay'in Qadīrun
259يا چون آن كسى كه به دهكدهاى گذر كرد، در حالى كه ديوارهاى آن بر روى سقفهايش فرو ريخته بود [و اجساد ساكنانش پوسيده و متلاشى به نظر مىآمد] گفت: خدا چگونه اينان را پس از مرگشان زنده مىكند؟ پس خدا او را صد سال ميراند، سپس وى را برانگيخت، به او فرمود: چه مقدار [در اين منطقه] درنگ كردهاى؟ گفت: يك روز يا بخشى از يك روز درنگ كردهام. [خدا] فرمود: بلكه صد سال درنگ كردهاى! به خوراكى و نوشيدنى خود بنگر كه [پس از گذشت صد سال و رفت و آمد فصول چهارگانه] تغييرى نكرده، و به دراز گوش خود نظر كن [كه جسمش متلاشى شده، ما تو را زنده كرديم تا به پاسخ پرسشت برسى و به واقع شدن اين حقيقت مطمئن شوى]، و تا تو را نشانهاى [از قدرت و ربوبيت خود] براى مردم [در مورد زنده شدن مردگان] قرار دهيم، اكنون به استخوانها [ى دراز گوشت] بنگر كه چگونه آنها را برمىداريم و به هم پيوند مىدهيم، سپس بر آنها گوشت مىپوشانيم. چون [كيفيت زنده شدن مردگان] بر او روشن شد، گفت: اكنون مىدانم كه يقينا خدا بر هر كارى تواناست.
Wa 'Idh Qāla 'Ibrāhīmu Rabbi 'Arinī Kayfa Tuĥyī Al-Mawtá Qāla 'Awalam Tu'umin Qāla Balá Wa Lakin Liyaţma'inna Qalbī Qāla Fakhudh 'Arba`atan Mina Aţ-Ţayri Faşurhunna 'Ilayka Thumma 'Aj`al `Alá Kulli Jabalin Minhunna Juz'āan Thumma Ad`uhunna Ya'tīnaka Sa`yan Wa A`lam 'Anna Allāha `Azīzun Ĥakīmun
260و [ياد كنيد] هنگامى كه ابراهيم گفت: پروردگارا! به من نشان ده كه مردگان را چگونه زنده مىكنى؟ [خدا] فرمود: آيا [به قدرتم نسبت به زنده كردن مردگان] ايمان نياوردهاى؟! گفت: چرا، ولى [مشاهده اين حقيقت را خواستم] تا قلبم آرامش يابد. [خدا] فرمود: پس چهار پرنده بگير و آنها را [براى دقت در آفرينش هر يك] به خود نزديك كن، و [بعد از كشتن، ريز ريز كردن و مخلوط كردنشان به هم] بر هر كوهى [در اين منطقه] بخشى از آنها را قرار ده، سپس آنها را بخوان كه شتابان به سويت مىآيند؛ و بدان كه يقينا خدا تواناى شكستناپذير و حكيم است.
Mathalu Al-Ladhīna Yunfiqūna 'Amwālahum Fī Sabīli Allāhi Kamathali Ĥabbatin 'Anbatat Sab`a Sanābila Fī Kulli Sunbulatin Miā'atu Ĥabbatin Wa Allāhu Yuđā`ifu Liman Yashā'u Wa Allāhu Wāsi`un `Alīmun
261مثل آنان كه اموالشان را در راه خدا انفاق مىكنند، مانند دانهاى است كه هفت خوشه بروياند، در هر خوشه صد دانه باشد؛ و خدا براى هر كه بخواهد چند برابر مىكند و خدا بسيار عطا كننده و داناست.
Al-Ladhīna Yunfiqūna 'Amwālahum Fī Sabīli Allāhi Thumma Lā Yutbi`ūna Mā 'Anfaqū Mannāan Wa Lā 'Adhan Lahum 'Ajruhum `Inda Rabbihim Wa Lā Khawfun `Alayhim Wa Lā Hum Yaĥzanūna
262كسانى كه اموالشان را در راه خدا انفاق مىكنند، سپس منت و آزارى به دنبال انفاقشان نمىآورند، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شايسته و مناسب است، و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند.
Qawlun Ma`rūfun Wa Maghfiratun Khayrun Min Şadaqatin Yatba`uhā 'Adhan Wa Allāhu Ghanīyun Ĥalīmun
263گفتارى پسنديده [در برابر تهيدستان] و عفو [ى كريمانه نسبت به خشم و بد زبانى مستمندان] بهتر از بخششى است كه دنبالش آزارى باشد، و خدا بىنياز و بردبار است.
Yā 'Ayyuhā Al-Ladhīna 'Āmanū Lā Tubţilū Şadaqātikum Bil-Manni Wa Al-'Adhá Kālladhī Yunfiqu Mālahu Ri'ā'a An-Nāsi Wa Lā Yu'uminu Billāhi Wa Al-Yawmi Al-'Ākhiri Famathaluhu Kamathali Şafwānin `Alayhi Turābun Fa'aşābahu Wabilun Fatarakahu Şaldāan Lā Yaqdirūna `Alá Shay'in Mimmā Kasabū Wa Allāhu Lā Yahdī Al-Qawma Al-Kāfirīna
264اى اهل ايمان! صدقههايتان را با منت و آزار باطل نكنيد، مانند كسى كه مالش را به ريا به مردم انفاق مىكند و به خدا و روز قيامت ايمان ندارد، كه وصفش مانند سنگ سخت و خارايى است كه بر آن [پوششى نازك از] خاك قرار دارد و رگبارى تند و درشت به آن برسد و آن سنگ را صاف [و بدون خاك] واگذارد [صدقه ريايى او مانند آن خاك است. و اين رياكاران] به چيزى از آنچه كسب كردهاند، دست نمىيابند و خدا مردم كافر را هدايت نمىكند.
Wa Mathalu Al-Ladhīna Yunfiqūna 'Amwālahumu Abtighā'a Marđāati Allāhi Wa Tathbītāan Min 'Anfusihim Kamathali Jannatin Birabwatin 'Aşābahā Wabilun Fa'ātat 'Ukulahā Đi`fayni Fa'in Lam Yuşibhā Wabilun Faţallun Wa Allāhu Bimā Ta`malūna Başīrun
265ومثل كسانى كه اموالشان را براى طلب خشنودى خدا و استوار كردن نفوسشان [بر حقايق ايمانى و فضايل اخلاقى] انفاق مىكنند، مانند بوستانى است در جايى بلند كه بارانى تند به آن برسد، در نتيجه ميوهاش را دو چندان بدهد، و اگر باران تندى به آن نرسد باران ملايمى برسد [و آن براى شادابى و محصول دادنش كافى است] و خدا به آنچه انجام مىدهيد، بيناست.
Ayawaddu 'Aĥadukum 'An Takūna Lahu Jannatun Min Nakhīlin Wa 'A`nābin Tajrī Min Taĥtihā Al-'Anhāru Lahu Fīhā Min Kulli Ath-Thamarāti Wa 'Aşābahu Al-Kibaru Wa Lahu Dhurrīyatun Đu`afā'u Fa'aşābahā 'I`şārun Fīhi Nārun Fāĥtaraqat Kadhālika Yubayyinu Allāhu Lakumu Al-'Āyāti La`allakum Tatafakkarūna
266آيا يكى از شما دوست دارد كه او را بوستانى از درختان خرما و انگور باشد كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است، و براى وى در آن بوستان از هر گونه ميوه و محصولى باشد، در حالى كه پيرى به او رسيده و داراى فرزندان ناتوان [و خردسال] است، پس گردبادى كه در آن آتش سوزانى است به آن بوستان برسد و يك پارچه بسوزد؟ [ريا و منت و آزار به همين صورت انفاق را نابود مىكند] اين گونه خدا آياتش را براى شما توضيح مىدهد تا بينديشيد.
Yā 'Ayyuhā Al-Ladhīna 'Āmanū 'Anfiqū Min Ţayyibāti Mā Kasabtum Wa Mimmā 'Akhrajnā Lakum Mina Al-'Arđi Wa Lā Tayammamū Al-Khabītha Minhu Tunfiqūna Wa Lastum Bi'ākhidhīhi 'Illā 'An Tughmiđū Fīhi Wa A`lamū 'Anna Allāha Ghanīyun Ĥamīdun
267اى اهل ايمان! از پاكيزههاى آنچه [از راه داد و ستد] به دست آوردهايد، و آنچه [از گياهان و معادن] براى شما از زمين بيرون آوردهايم، انفاق كنيد و براى انفاق كردن دنبال مال ناپاك و بىارزش و معيوب نرويد، در حالى كه اگر آن را به عنوان حق شما به خود شما مىدادند، جز [با] چشم پوشى [و دلسردى] نمىگرفتيد، و بدانيد كه خدا بىنياز و ستوده است.
Ash-Shayţānu Ya`idukumu Al-Faqra Wa Ya'murukum Bil-Faĥshā'i Wa Allāhu Ya`idukum Maghfiratan Minhu Wa Fađlāan Wa Allāhu Wāsi`un `Alīmun
268شيطان، شما را [به هنگام انفاق مال با ارزش] از تهيدستى و فقر مىترساند، و شما را به كار زشت [چون بخل وخوددارى از زكات و صدقات] امر مىكند، و خدا شما را از سوى خود وعده آمرزش و فزونى رزق مىدهد؛ و خدا بسيار عطا كننده و داناست.
Yu'utī Al-Ĥikmata Man Yashā'u Wa Man Yu'uta Al-Ĥikmata Faqad 'Ūtiya Khayrāan Kathīrāan Wa Mā Yadhdhakkaru 'Illā 'Ūlū Al-'Albābi
269حكمت را به هر كس بخواهد مىدهد، و آنكه به او حكمت داده شود، بىترديد او را خير فراوانى دادهاند، و جز صاحبان خرد، كسى متذكر نمىشود.
Wa Mā 'Anfaqtum Min Nafaqatin 'Aw Nadhartum Min Nadhrin Fa'inna Allāha Ya`lamuhu Wa Mā Lilžžālimīna Min 'Anşārin
270و هر نفقهاى كه انفاق كرديد و هر نذرى را كه برعهده گرفتيد، يقينا خدا آن را مىداند، [در نتيجه فرمانبر را پاداش مىدهد و ستمكار به آيات خدا و حقوق مردم را عذاب مىكند] و براى ستمكاران در قيامت ياورى نيست.
'In Tubdū Aş-Şadaqāti Fani`immā Hiya Wa 'In Tukhfūhā Wa Tu'utūhā Al-Fuqarā'a Fahuwa Khayrun Lakum Wa Yukaffiru `Ankum Min Sayyi'ātikum Wa Allāhu Bimā Ta`malūna Khabīrun
271اگر صدقهها را آشكار كنيد، كارى نيكوست، و اگر آنها را پنهان داريد و به تهيدستان دهيد براى شما بهتر است؛ و خدا [به اين سبب] بخشى از گناهانتان را محو مىكند؛ و خدا به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است.
Laysa `Alayka Hudāhum Wa Lakinna Allāha Yahdī Man Yashā'u Wa Mā Tunfiqū Min Khayrin Fali'anfusikum Wa Mā Tunfiqūna 'Illā Abtighā'a Wajhi Allāhi Wa Mā Tunfiqū Min Khayrin Yuwaffa 'Ilaykum Wa 'Antum Lā Tužlamūna
272[اى پيامبر!] هدايت آنان [به سوى اخلاص در انفاق و ترك منت و آزار] بر عهده تو نيست، [وظيفه تو ابلاغ پيام و اتمام حجت است] بلكه خداست كه هر كس را بخواهد هدايت مىكند. [اى اهل ايمان!] و هر مالى را كه انفاق كنيد به سود خود شماست، و اين در صورتى است كه انفاق نكنيد جز براى طلب خشنودى خدا. و آنچه از مال [باارزش و بىعيب] انفاق كنيد، پاداشش به طور كامل به شما داده مىشود، و مورد ستم قرار نخواهيد گرفت.
Lilfuqarā'i Al-Ladhīna 'Uĥşirū Fī Sabīli Allāhi Lā Yastaţī`ūna Đarbāan Fī Al-'Arđi Yaĥsabuhumu Al-Jāhilu 'Aghniyā'a Mina At-Ta`affufi Ta`rifuhum Bisīmāhum Lā Yas'alūna An-Nāsa 'Ilĥāfāan Wa Mā Tunfiqū Min Khayrin Fa'inna Allāha Bihi `Alīmun
273[صدقات] حق نيازمندانى است كه در راه خدا [به سبب جنگ يا طلب دانش يا بيمارى يا عوامل ديگر] در مضيقه و تنگنا افتادهاند [و براى فراهم كردن هزينه زندگى] نمىتوانند در زمين سفر كنند؛ فرد ناآگاه آنان را از شدت پارسايى وعفتى كه دارند توانگر و بىنياز مىپندارد. [تو اى رسول من!] آنان را از سيمايشان مىشناسى. [آنان] از مردم به اصرار چيزى نمىخواهند. و شما اى اهل ايمان! آنچه از مال [با ارزش و بىعيب] انفاقكنيد، يقينا خدا به آن داناست.
Al-Ladhīna Yunfiqūna 'Amwālahum Bil-Layli Wa An-Nahāri Sirrāan Wa `Alāniyatan Falahum 'Ajruhum `Inda Rabbihim Wa Lā Khawfun `Alayhim Wa Lā Hum Yaĥzanūna
274كسانى كه [چون على بن أبىطالب عليه السلام] اموالشان را در شب و روز و پنهان و آشكار انفاق مىكنند، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شايسته و مناسب است؛ و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند.
Al-Ladhīna Ya'kulūna Ar-Ribā Lā Yaqūmūna 'Illā Kamā Yaqūmu Al-Ladhī Yatakhabbaţuhu Ash-Shayţānu Mina Al-Massi Dhālika Bi'annahum Qālū 'Innamā Al-Bay`u Mithlu Ar-Ribā Wa 'Aĥalla Allāhu Al-Bay`a Wa Ĥarrama Ar-Ribā Faman Jā'ahu Maw`ižatun Min Rabbihi Fāntahá Falahu Mā Salafa Wa 'Amruhu 'Ilá Allāhi Wa Man `Āda Fa'ūlā'ika 'Aşĥābu An-Nāri Hum Fīhā Khālidūna
275كسانى كه ربا مىخورند [در ميان مردم و براى امر معيشت و زندگى] به پاى نمىخيزند، مگر مانند به پاى خاستن كسى كه شيطان او را با تماس خود آشفته حال كرده [و تعادل روانى و عقلىاش را مختل ساخته] است، اين بدان سبب است كه آنان گفتند: خريد و فروش هم مانند رباست. در حالى كه خدا خريد و فروش را حلال، و ربا را حرام كرده است. پس هر كه از سوى پروردگارش پندى به او رسد و [از كار زشت خود] بازايستد، سودهايى كه [پيش از تحريم آن] به دست آورده مال خود اوست، و كارش [از جهت آثار گناه و كيفر آخرتى] با خداست. و كسانى كه [به عمل زشت خود] بازگردند [و نهى خدا را احترام نكنند] پس آنان اهل آتشاند، و در آن جاودانهاند.
Yamĥaqu Allāhu Ar-Ribā Wa Yurbī Aş-Şadaqāti Wa Allāhu Lā Yuĥibbu Kulla Kaffārin 'Athīmin
276خدا ربا را نابود مىكند، و صدقات را فزونى مىدهد؛ و خدا هيچ ناسپاس بزهكارى را دوست ندارد.
'Inna Al-Ladhīna 'Āmanū Wa `Amilū Aş-Şāliĥāti Wa 'Aqāmū Aş-Şalāata Wa 'Ātawā Az-Zakāata Lahum 'Ajruhum `Inda Rabbihim Wa Lā Khawfun `Alayhim Wa Lā Hum Yaĥzanūna
277مسلما كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، و نماز را به پا داشتند، و زكات پرداختند، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شايسته و مناسب است، و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند.
Yā 'Ayyuhā Al-Ladhīna 'Āmanū Attaqū Allaha Wa Dharū Mā Baqiya Mina Ar-Ribā 'In Kuntum Mu'uminīna
278اى اهل ايمان! از خدا پروا كنيد، و اگر مؤمن [واقعى] هستيد آنچه را از ربا [بر عهده مردم] باقى مانده رها كنيد.
Fa'in Lam Taf`alū Fa'dhanū Biĥarbin Mina Allāhi Wa Rasūlihi Wa 'In Tubtum Falakum Ru'ūsu 'Amwālikum Lā Tažlimūna Wa Lā Tužlamūna
279واگر چنين نكرديد [و به رباخوارى اصرار ورزيديد] به جنگى بزرگ از سوى خدا و رسولش [بر ضد خود] يقين كنيد؛ و اگر توبه كرديد، اصل سرمايههاى شما براى خود شماست [و سودهاى گرفته شده را به مردم بازگردانيد] كه در اين صورت نه ستم مىكنيد و نه مورد ستم قرار مىگيريد.
Wa 'In Kāna Dhū `Usratin Fanažiratun 'Ilá Maysaratin Wa 'An Taşaddaqū Khayrun Lakum 'In Kuntum Ta`lamūna
280و اگر [بدهكار] تنگدست بود [بر شماست كه] او را تا هنگام توانايى مهلت دهيد؛ و بخشيدن همه وام [و چشم پوشى و گذشت از آن در صورتى كه توانايى پرداختش را ندارد] اگر [فضيلت وثوابش را] بدانيد براى شما بهتر است.
Wa Attaqū Yawmāan Turja`ūna Fīhi 'Ilá Allāhi Thumma Tuwaffá Kullu Nafsin Mā Kasabat Wa Hum Lā Yužlamūna
281و پروا كنيد از روزى كه در آن به سوى خدا بازگردانده مىشويد، سپس به هر كس آنچه انجام داده به طور كامل داده مىشود؛ و آنان مورد ستم قرار نمىگيرند [زيرا هر چه را دريافت مىكنند، تجسم عينى اعمال خود آنان است].
Yā 'Ayyuhā Al-Ladhīna 'Āmanū 'Idhā Tadāyantum Bidaynin 'Ilá 'Ajalin Musamman Fāktubūhu Wa Lyaktub Baynakum Kātibun Bil-`Adli Wa Lā Ya'ba Kātibun 'An Yaktuba Kamā `Allamahu Allāhu Falyaktub Wa Lyumlili Al-Ladhī `Alayhi Al-Ĥaqqu Wa Lyattaqi Allāha Rabbahu Wa Lā Yabkhas Minhu Shay'āan Fa'in Kāna Al-Ladhī `Alayhi Al-Ĥaqqu Safīhāan 'Aw Đa`īfāan 'Aw Lā Yastaţī`u 'An Yumilla Huwa Falyumlil Walīyuhu Bil-`Adli Wa Astash/hidū Shahīdayni Min Rijālikum Fa'in Lam Yakūnā Rajulayni Farajulun Wa Amra'atāni Mimman Tarđawna Mina Ash-Shuhadā'i 'An Tađilla 'Iĥdāhumā Fatudhakkira 'Iĥdāhumā Al-'Ukhrá Wa Lā Ya'ba Ash-Shuhadā'u 'Idhā Mā Du`ū Wa Lā Tas'amū 'An Taktubūhu Şaghīrāan 'Aw Kabīrāan 'Ilá 'Ajalihi Dhalikum 'Aqsaţu `Inda Allāhi Wa 'Aqwamu Lilshshahādati Wa 'Adná 'Allā Tartābū 'Illā 'An Takūna Tijāratan Ĥāđiratan Tudīrūnahā Baynakum Falaysa `Alaykum Junāĥun 'Allā Taktubūhā Wa 'Ash/hidū 'Idhā Tabāya`tum Wa Lā Yuđārra Kātibun Wa Lā Shahīdun Wa 'In Taf`alū Fa'innahu Fusūqun Bikum Wa Attaqū Allaha Wa Yu`allimukumu Allāhu Wa Allāhu Bikulli Shay'in `Alīmun
282اى اهل ايمان! چنانچه وامى به يكديگر تا سر آمد معينى داديد، لازم است آن را بنويسيد. و بايد نويسندهاى [سندش را] در ميان خودتان به عدالت بنويسد. و نبايد هيچ نويسندهاى از نوشتن سند همانگونه كه خدا [بر اساس قوانين شرعى] به او آموخته است، دريغ ورزد. او بايد بنويسد، و كسى كه حق به عهده اوست بايد [كلامش را جهت تنظيم سند براى نويسنده] املا كند، و از خدا كه پروردگار اوست پروا نمايد و از حق چيزى را نكاهد. و اگر كسى كه حق به عهده اوست، سفيه يا ناتوان باشد، يا [به علتى] نتواند املا كند، ولى و سرپرست او به عدالت املا كند. و دو شاهد از مردانتان را [بر اين حق] شاهد بگيريد، و اگر دو مرد نبود، يك مرد و دو زن را از ميان شاهدانى كه مىپسنديد شاهد بگيريد، تا اگر يكى از آن دو زن [واقعيت را] فراموش كرد، آن ديگرى او را يادآورى كند. و شاهدان هنگامى كه [براى اداى شهادت] دعوت شوند [از پاسخ دعوت] امتناع نورزند، و از نوشتن [سند وام] تا سرآمد معينش، كوچك باشد يا بزرگ، ملول نشويد، اين [كار] نزد خدا عادلانهتر و براى اقامه شهادت پابرجاتر، و به اينكه [در جنس وام، اندازه آن و زمان پرداختش] شك نكنيد [و ستيز و نزاعى پيش نيايد] نزديكتر است. مگر آنكه داد و ستدى نقدى باشد كه آن را ميان خود دست به دست مىكنيد، در اين صورت بر شما گناهى نيست كه آن را ننويسيد. و هرگاه داد و ستد كنيد شاهد بگيريد. و نبايد به نويسنده و شاهد زيان برسد و اگر زيان برسانيد، خروج از اطاعت خداست كه گريبانگير شما شده است و از خدا پروا كنيد و خدا [احكامش را] به شما مىآموزد و خدا به همه چيز داناست.
Wa 'In Kuntum `Alá Safarin Wa Lam Tjidū Kātibāan Farihānun Maqbūđatun Fa'in 'Amina Ba`đukum Ba`đāan Falyu'uaddi Al-Ladhī A'utumina 'Amānatahu Wa Lyattaqi Allāha Rabbahu Wa Lā Taktumū Ash-Shahādata Wa Man Yaktumhā Fa'innahu 'Āthimun Qalbuhu Wa Allāhu Bimā Ta`malūna `Alīmun
283و اگر در سفر بوديد و نويسندهاى [براى ثبت سند] نيافتيد، وثيقههاى دريافت شده [جايگزين سند و شاهد] است. و اگر يكديگر را امين دانستيد [وثيقه لازم نيست] پس بايد كسى كه امينش دانستهاند، امانتش را ادا كند. و از خدا پروردگار خود پروا نمايد و [شما اى شاهدان!] شهادت را پنهان نكنيد و هر كه آن را پنهان كند، يقينا دلش گناهكار است؛ و خدا به آنچه انجام مىدهيد داناست.
Lillāh Mā Fī As-Samāwāti Wa Mā Fī Al-'Arđi Wa 'In Tubdū Mā Fī 'Anfusikum 'Aw Tukhfūhu Yuĥāsibkum Bihi Allāhu Fayaghfiru Liman Yashā'u Wa Yu`adhdhibu Man Yashā'u Wa Allāhu `Alá Kulli Shay'in Qadīrun
284آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى خداست، و اگر آنچه [از نيتهاى فاسد و افكار باطل] در دل داريد آشكار كنيد يا پنهان سازيد، خدا شما را به آن محاسبه مىكند؛ پس هر كه را بخواهد مىآمرزد، و هر كه را بخواهد عذاب مىكند؛ و خدا بر هر كارى تواناست.
'Āmana Ar-Rasūlu Bimā 'Unzila 'Ilayhi Min Rabbihi Wa Al-Mu'uminūna Kullun 'Āmana Billāhi Wa Malā'ikatihi Wa Kutubihi Wa Rusulihi Lā Nufarriqu Bayna 'Aĥadin Min Rusulihi Wa Qālū Sami`nā Wa 'Aţa`nā Ghufrānaka Rabbanā Wa 'Ilayka Al-Maşīru
285پيامبر به آنچه از پروردگارش به او نازل شده ايمان آورده، و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و كتابها و پيامبرانش ايمان آوردهاند [و بر اساس ايمان استوارشان گفتند:] ما ميان هيچ يك از پيامبران او فرق نمىگذاريم. و گفتند: شنيديم و اطاعت كرديم، پروردگارا! آمرزشت را خواهانيم و بازگشت به سوى توست.
Lā Yukallifu Allāhu Nafsāan 'Illā Wus`ahā Lahā Mā Kasabat Wa `Alayhā Mā Aktasabat Rabbanā Lā Tu'uākhidhnā 'In Nasīnā 'Aw 'Akhţa'nā Rabbanā Wa Lā Taĥmil `Alaynā 'Işrāan Kamā Ĥamaltahu `Alá Al-Ladhīna Min Qablinā Rabbanā Wa Lā Tuĥammilnā Mā Lā Ţāqata Lanā Bihi Wa A`fu `Annā Wa Aghfir Lanā Wa Arĥamnā 'Anta Mawlānā Fānşurnā `Alá Al-Qawmi Al-Kāfirīna
286خدا هيچ كس را جز به اندازه توانايىاش تكليف نمىكند. هر كس عمل شايستهاى انجام داده به سود اوست، و هر كس مرتكب كار زشتى شده به زيان اوست. [مؤمنان گويند:] پروردگارا! اگر فراموش كرديم يا مرتكب اشتباه شديم، ما را مؤاخذه مكن. پروردگارا! تكاليف سنگينى برعهده ما مگذار، چنان كه بر عهده كسانى كه پيش از ما بودند گذاشتى. پروردگارا! و آنچه را به آن تاب و توان نداريم بر ما تحميل مكن؛ و از ما درگذر؛ و ما را بيامرز؛ و بر ما رحم كن؛ تو سرپرست مايى؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز فرما.